حق كسب و كار و انتخاب مسكن
داشتن شغل مناسب و مشروع حق هر انسان است، و همه در انتخاب شغل خود آزادند; دولت و مسئولان جامعه نيز موظف اند زمينه اشتغال كساني را كه قادر به كار هستند فراهم نمايند.
هر انساني بر حسب فطرت و شرع مقدس حق انتخاب مكان براي سكونت يا اشتغال و يا اقامت در داخل يا خارج كشورش را دارد; همچنين حق دارد بدون فريب و احتكار و زيان رساندن به خود يا ديگران مشغول كسب مشروع شود; و نيز ميتواند از حقوق مالكيت به گونه اي كه به خود يا ديگران و يا جامعه ضرر نرساند برخوردار باشد. و مالكيت شرعي را نمي توان از افراد سلب كرد; مگر به حكم محكمه صالح و بنابر ضرورت حفظ منافع عمومي و در مقابل پرداخت غرامت فوري و عادلانه . به سند معتبر از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمودند: "احترام مال مؤمن همچون احترام خون اوست ." (1)
هر كارگري در هر رشته - چه در خدمت دولت باشد يا مؤسسات و يا اشخاص - حق دارد از امنيت و سلامت و ديگر تأمين هاي اجتماعي برخوردار باشد; و نبايد او را به كاري كه توانش را ندارد واداشت يا به كاري اكراه نمود و يا به او زيان رساند.
هر كارگري - زن باشد يا مرد - حق دارد در مقابل كاري كه انجام ميدهد دستمزد عادلانه دريافت نمايد; و نيز حق دارد از مرخصي ها، پاداش ها و ترفيعات قانوني استفاده كند. ولي در عين حال موظف است در كار خود دقت نمايد و كاري را كه به او محول شده به بهترين شكل انجام دهد، و حق مالك و كارفرما را مطابق با موازين شرعي و قانوني محترم شمارد.
[1] "... و حرمة ماله كحرمة دمه"; كافي، كتاب الايمان و الكفر، باب السباب، ج 2، ص 360، حديث 2.
و به طور كلي حاكميت حق ندارد در هيچ عرصه اي - اعم از فكر، بيان آن، كار و ساير امور - چيزي را با اكراه بر مردم تحميل نمايد.
حضرت امير(ع) فرموده اند: "من حق ندارم چيزي را به شما تحميل نمايم كه نسبت به آن اكراه داريد." (1)
[1] "و ليس لي ان أحملكم علي ما تكرهون"; نهج البلاغه صبحي صالح و عبده، خطبه 208.
حق بازنشستگي
كسي كه در دوران جواني و عمر مفيد خود براي دولت و جامعه يا افراد متمكن كار بدني يا فكري انجام دهد، پس از بالارفتن سن و عدم توان ادامه كار و عدم توان مالي، حق بازنشستگي دارد و بايد زندگي او از طرف دولت يا كساني كه براي آنها كار كرده است، مطابق عرف زمان و عدالت تأمين شود. در اين رابطه تفاوتي ميان افراد جامعه حتي غيرمسلمانان نيست ; چنان كه در روايتي نقل شده : "حضرت امير(ع) به پيرمردي نصراني كه در بين مردم گدايي ميكرد برخوردند و از وضعيت او سؤال كردند، اصحاب گفتند: مردي است نصراني ! حضرت فرمودند: تا جوان و توانمند بود از او كار كشيديد و اكنون كه پير و عاجز شده است او را به حال خود رها كرده ايد؟ و دستور دادند از بيت المال تأمين شود." (1)
حق افراد مستضعف و مظلوم
حق انسان هايي كه به خاطر استضعاف و سلطه قدرتمندان حقوق محترم آنان در جامعه تضييع شده است و توانايي دفاع از حقوق خود را ندارند اين است كه هر كس در حد توان و قدرت خود از آنان حمايت نمايد تا به حقوق خود برسند; و اگر كسي به تنهايي توان حمايت از آنان را ندارد، بايد با هماهنگي ديگران به شكل دسته جمعي از آنان حمايت شود.
در روايتي از پيامبراكرم (ص) نقل شده كه فرمودند: "هر كس صبح نمايد در حالي كه به امور مسلمانان اهتمام ندارد مسلمان نيست ; و هر كس صداي كسي را بشنود كه از مسلمانان ياري ميطلبد و جوابي ندهد مسلمان نيست".(2)
[1] وسائل الشيعة، كتاب الجهاد، باب 19 از ابواب جهاد العدو و ما يناسبه، حديث 1.
[2] كافي، كتاب الايمان و الكفر، باب الاهتمام بامور المسلمين، ج 2، ص 164.
حضرت امير(ع) در آخرين وصيت خود به امام حسن و امام حسين (ع) فرموده اند: "كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا" (1); "دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد." و نيز از آن حضرت به نقل از رسول خدا(ص) روايت شده است كه : "منزه و پاك نخواهد شد مردمي كه در آنها حق ضعيف از قوي به راحتي و با صراحت گرفته نمي شود." (2)
همچنين در بعضي روايات از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمودند: "عزيزي كه بعد از عزت ذليل گشته است، و حاجتمندي كه غني و بي نياز بوده است، و نيز عالم و دانشمندي كه توسط بيخردان و اهلش مورد اهانت واقع ميشود، حق دارند كه مورد ترحم قرار گيرند، و من چنين ميكنم ." (3)
حق مبارزه با محروميت
منشاء اين حق حق كمال يابي و عدالت خواهي است كه بالفطرة در نهاد انسانها وجود دارد. اين حق از حقوقي است كه ثابت ميباشد و با اختلاف زمان و مكان و مناطق ثابت خواهد بود; ولي نوع آن ممكن است به حسب اختلاف زمان و مكان اختلاف داشته باشد. ادله اي كه دلالت ميكند بر حرمت تحمل ظلم و سكوت در برابر آن و لزوم مبارزه با ظالم، و عموم ادله نهي از منكر بر وجود اين حق دلالت ميكند.
[1] نهج البلاغه صبحي صالح، نامه 47.
[2] نهج البلاغه صبحي صالح، نامه 53.
[3] روضة المتقين، ج 13، ص 97.