سلام بر صاحبان دل های مهربان
امیدواریم که هفته ی بسیار خوبی را آغاز کرده باشید و با بکارگیری توصیه های «هنر زندگی» بر غنای رابطه خود و همسرتان کوشیده باشید. اصلأ همین خواستن و تلاش و کوشش برای داشتن رابطه بهتر با همسرمان کافیست تا آرام آرام فرم و فضای زندگیمون تغییر کنه و گرم و باصفا بشه👌
در ادامه ی توصیه ها برای گفتگوی بهتر داشتن با همسرمان به توصیه ی هفتم رسیدیم؛
توصیه هفتم:
🔴 در مسیر صحبت هم قرار بگیرید نه در مقابل هم
زن و شوهر براي اين که بتوانند با يکديگر ارتباط سازنده برقرار کنند، در گفتگوهایشان بايد در مسير صحبت يکديگر قرار گيرند، زيرا در بسياري از مواقع زن و شوهر با آن که درباره موضوع واحدي صحبت مي کنند اما روش صحبت آنها به قدري متفاوت است که نمي توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن يا شوهر قصد تسکين ناراحتي همسر خود را داشته باشد، اما ناخواسته بر شدت ناراحتي او بيفزايد. متاسفانه بسياري از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به يکديگر با دشواري روبه رو هستند. بعضي افراد خواسته هاي شان را چنان طرح مي کنند که به درک طرف مقابل منجر نمي شود؛ عقايد خود را مبهم مطرح مي کنند، از طرح موضوع اصلي طفره مي روند، بحث را به حاشيه مي کشانند و با اين حال خيال مي کنند که همسرشان موضوع را دقيقاً و آن طور که هست درک مي کند. يکي بيش از حد وارد جزئيات مي شود و ديگري به قدري در کلمات صرفه جويي مي کند که کلامش تفهيم نمي شود و هر دو بر اين باورند که به تفاهم ميان خود کمک مي کنند.
گاه به نظر مي رسد که زن و شوهر اصلاً به دو زبان متفاوت حرف مي زنند. در اين شرايط هرگز عجيب نيست که هر دو ناراحت شوند، زيرا هر کدام بي خبر از تفسير خويش، ديگري را به ديرفهمي و سرسختي متهم مي کند.
توجه داشته باشيد که همسر شما با گفتگوي خود، گاهي فقط به حمايت شما و گاهي نيز به راهنمايي هاي عملي شما نياز دارد نه راهنمایی های کلامی! پس بايد نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشيد تا راه هاي مناسب ارتباط با همسرتان را پيدا کنيد.
نکته ی مهمی که را باید گوشزد کنیم که یکی از مهمترین نشانه های در مسیر گفتگوی یکدیگر قرار گرفتن این است که هیچگاه به میان صحبت یکدیگر نروید و از قطع کردن صحبت هم اجتناب کنيد.
قطع صحبت براي کسي که اين کار را مي کند احتمالاً طبيعي به نظر مي رسد، اما ممکن است در کسي که صحبت او قطع مي شود ايجاد نارضايتي و افکار منفي کند «او به حرف هايم گوش نمي دهد، تنها مي خواهد خودش حرف بزند.»
قطع صحبت هم مانند ساير عادات ممکن است بخشي از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالي کسي که صحبتش قطع مي شود، ارتباطي با خودمحوري و مخالفت و غيره نداشته باشد. در اينجا نيز زن و مرد رفتارهای متفاوتي نشان مي دهند. مردها بيش از زن ها صحبت را قطع مي کنند، اما قطع صحبت آنها فقط مشمول همسرشان نيست، يعني با مردهاي ديگر هم که صحبت مي کنند همين کار را می کنند. بنابراين زني که براي قطع صحبت از سوي همسرش دلايل منفي مي تراشد، بايد به خاطر داشته باشد که اين رفتار ممکن است مربوط به عادت و طرز صحبت همسرش باشد و صرفاً برای مخالفت کردن با او نیست. البته که بهتر است هیچکسی به هنگام گفتگو چنین کاری نکند و صبر و حوصله خود را برای شنیدن کامل صحبت های طرف مقابل افزایش دهد.
گاهی نیز ممکن است مردي با تاني و با جملاتي فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بي قرار است، مرتب به ميان صحبت او پريده، رشته کلام او را قطع کند. در اين شرايط ممکن است مرد عصباني شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد، غافل از اين که رفتار خانم او دلايل عميق تري دارد که توجه به این موضوع نیز مهم است!
مردها در مقايسه با زن ها اغلب خويشتن نگري کمتري دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود آگاه نيستند. مردي که به احساسات خانمش توجه مي کند، نسبت به احساسات خودش هم معمولاً توجه نشان می دهد که امر پسندیده ای است.
از دیگر مواردی که می تواند همسران را از قرار گرفتن در مسیرگفتگوی یکدیگر خارج کند، دقت نکردن در طرح سوال است. در هنگام گفتگو آنجا که لازم می بینیم سوالی را مطرح کنیم، دقت شود که ماهرانه سوال کنيم چون طرح سوال خوب در خیلی از اوقات مي تواند آغازگر صحبت و ادامه آن شود و اگر بد و ناشیانه مطرح شود می تواند اسباب توقف گفتگو و ناتمام ماندن آن و یا بعضاً باعث تنش و چالش شود. بعضي ها طبيعتاً کم حرف هستند، در برخورد با اين اشخاص بايد زمينه صحبت را فراهم نمود. گاه يک سوال دقيق و حساب شده مي تواند به گونه اي اعجاب انگيز همسر شما را به صحبت تشويق کند. اما يک پرسش نابهنگام، طعنه آميز يا بي تناسب مي تواند از ادامه صحبت جلوگيري کند. در برخي از مواقع، لحن عتاب انگيز يا پرخاشگرانه سوالات مساله ساز مي شود: «چرا ديشب دير آمدي؟» «چرا اين همه به خودت رسيدي؟»
در بسياري از موارد سوالاتي که با «چرا» شروع مي شوند توليد اشکال مي کنند. علتش اين است که اين قبيل سوالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعي قرار مي دهد، با آن که ممکن است سوال کننده صرفاً براي کسب اطلاع سوال کرده و منظور ديگري هم نداشته باشد.
استفاده از کلمه «چرا» در شروع يک جمله سوالي احتمالاً شماتت ها و خطاب هاي پدر و مادر در دوران کودکي را تداعي مي کند. از آن گذشته سوالاتي که با «چرا» شروع مي شوند، اغلب بي اعتمادي يا حتي سوء ظن را تداعي مي کند. مي توان براي اجتناب از اين مشکل، سوالات را به شکل ديگري مطرح کرد. مثلاً به جاي «چرا دير کردي؟» مي توان پرسيد: «مشکلي پيش آمده که دير به منزل برگشتي؟» در اين صورت همسرتان از اين که شما نگران هستيد يا دوست داريد در جريان مشکلات او قرار بگيريد، خوشحال خواهد شد.
در این رابطه چند نکته ی دیگر باقی مانده که ان شاءالله در هفته آینده باهم پی خواهیم گرفت. مهربان و صبور باشید تا طعم شیرین زندگی را بیشتر لمس کنید.🌹
فاطمه موسوی، روان شناس
شاهین نوش آبادی، مشاور