3- سد معبر:
ابن اِخوه از نویسندگان سده هفتم هجری درباره سد معبر مىگويد:« فروشندگان حق ندارند كه در كوچههاى تنگ بنشينند يا مصطبه دكان خود را از پايههاى سقف بازار به گذرگاه بيرون كنند تا راه بر رهگذران تنگ نباشد ، و فروشندگان بايد كالاها را در ظروف سربسته نگاه دارند تا از مگس و حشرات و موش و خاك و غبار و جز آن محفوظ ماند 4- درباره لباسشويان مىنويسد: محتسب بايد مراقبت كند كه لباسشويان پارچههاى مردم را ندزدند و خود يا كارگرانشان آنها را نپوشند و به رهن ندهند، و هر پارچهاى را به نام صاحبش بنويسند تا مخلوط نشود . درباره مساجد، محتسب را موظف مىداند كه همه روزه خادمان را به جارو كردن و پاك كردن مساجد وادارد و به نگاهبانان دستور دهد كه گدايان را به مسجد راه ندهند، و پس از برگزارى نماز درهاى مسجد را ببندند و كسى در آنجا نخوابد و طعام نخورد ، و سرانجام درباره خود محتسب مىنويسد: اگر در انجام دادن وظيفه خود سستى كند و در صورت شكايت مكرر به گرفتن حق مردم اقدام نكند شرعا ولايتش ساقط مىشود»( کتاب شهروندی و شهربندی، ص40)
4- حفاظت از افراد در برابر وسایط نقلیه:
محتسب را سزاست كه بار هيزم و كاه و ستور آب بر وجوال سرگين و خاكستر و بارحلفا (گياه دوزخ) و خار را مراقبت كند، زيرا سبب پارگى جامههاى مردم مىشود و اين امر ممنوع است، و مىتوان آنها را چنان بست كه آسيبى نرساند، اما اگر بردن آنها به جاى فراخ صورت بندد بهتر است وگرنه به عنوان اينكه مردم را آسيبى مىرسد نمىتوان از آوردن آنها به بازار مانع شد، زيرا مردم شهر بدان نيازمندند.(ابن اخوه، ص61)
این هم جزو حقوق شهروندی است که اگر حفره ها و برآمدگی ها و تابلوها و هر چه در راه عمومی، خیابان و کوچه، سبب آسیبی به شهروندان یا وسایل نقلیه شود، عاملان آن یا شهرداری باید پاسخگو باشند و جبران خسارت کنند. در کتاب وسایل الشیعه باب مستقلی وجود دارد با سه روایت تحت عنوان« باب أن كل من وضع على الطريق شيئا يضر به ضمن ما يتلف بسببه ومحل مشي الراكب والماشي». دو روایت مشابه از جمله روایات این باب از امام صادق است که در یکی از آنها می گوید: «کل شی ء یضر بطریق المسلمین فصاحبه ضامن لما یصیبه»(الحرّ العاملي ج 29ص 243حدیث ٣٥٥٤٣ و٣٥٥٤٣) هر چه راه مسلمانان را خراب کند و ضرر بزند، صاحب آن ضامن است.( کتاب شهروندی و شهربندی، ص40-41)
5-چشــم چرانی و آزار جنسی:
درزمینه حق مصون بودن از چشم چرانی، ابن اخوه در سده هفتم هجری قمری و سیزدهم میلادی، نوشته است:«برکسى روا نیست که از بام وپنجره همســایهها را بنگرد و نیز مردان را روا نیست که بىهیچ حاجتى بر سرراه زنان نشــینند،هرکه چنین کند تعزیر او بر محتسب واجب است»(ابن اخوه،ص62). این سخن فقط درباره مزاحمت برای بانوان نیست و بطورکلی چشم چرانی ازبام و پنجره از سوی هرکسی را مستوجب تعزیردانسته است. ابن اخوه در سده های دور این رفتار را جرم انگاری کرده و در حیطه کارمحتسب حکومتی دیده است زیرا در قران هم از آن به عنوان خیانت یاد شده که انسان را ازمحبت خدا دورمی سازد(نساءآیه 107) وهم به مردان وهم زنان توصیه می کند چشمهای خود را فروگیرند وعفاف خود را حفظ کنند )سوره نور آیات۳۱). در جوامع حدیثی نیز روایات فراوانی در این زمینه امده است.
چشم چرانی، چشمک زدن وآزارکلامی که از نظردینی،هم گناه وهم جرم شناخته شده در دنیای امروز تحت عنوان آزار جنسی جرم انگاری شده وبه دلیل گستردگی این بزه از یکســو و خلاء قانونی در برخی کشورها از ســوی دیگر، از سال 2016م به بعد قوانین تازه ای وضع کرده ونســبت به این بزه به مثابه نقض آشــکار حقوق شهروندی توسط برخی از شهروندان مجازاتهای مالی(در فرانسه، فنلاند،هلند)ویا حبس(پرتغال( مقررکرده اند.( کتاب شهروندی و شهربندی، ص41-42)
6- حق زیبا دیدن فرد توسط دیگران:
اینکه افراد چگونه لباس بپوشند و چگونه آرایش کنند جزو حقوق شخصی آنهاست اما اگر افرادی با استفاده حداکثری از این حق خود به شکل زننده ای در جامعه ظاهر شوند که سبب چندش دیگران شود و از دیدن روی کریه المنظر آنان کراهت پیدا کنند بر خلاف اخلاق شهروندی است. این از جمله نمونه هایی است که بیشتر جنبه اخلاقی دارد و از جمله حقوقی که نقض آن تبعات کیفری داشته باشد نیست. اعضای یک جامعه حق دارند شما را زیبا و خوش سیما و تمیز مشاهده کنند و گاهی میان این حق با حق شخصی سبک زندگی و پوشش، تعارض پدید می آید و در این تعارض، اخلاق حکم می کند که شخص از نهایت این حق خود استفاده کند و مثلا تصمیم نگیرد با سیمایی زشت و زننده در میان عموم ظاهر شود.
از امام رضا (ع) نقل شده است: ثلات یجلین البصر: النظر الی الخضرة و النظر الی الماء الجاری و النظر الی الوجه الحسن. سه چیز دیده را روشن می سازد: نگاه کردن به سبزه، آب جاری و به صورت زیبا.
و در زبان شعر نیز چنین آمده است:
ثلاثه یذهبن عن قلب الحزن
الماء و الخضراء و الوجه الحسن
سه چیز اندوه را از قلب انسان می برد: آب، سبزه و چهره زیبا. ( کتاب شهروندی و شهربندی، ص42).