سلام بر دوستان و همراهان همیشگی
خدارو شکر می کنیم که با کمک یکدیگر به دنبال به دست آوردن یک زندگی سالم و شاد و صبورانه هستیم. در بررسی که بر روی زندگی زوجین موفق داشته ایم تاکنون مطالب و نکات مفیدی را مرور کرده ایم. متوجه شده ایم که زوجین موفق نیز با مسائل و مشکلات زندگی روبرو هستند اما تلاششان بر این است تا این مسائل را کنترل و مدیریت کنند و اجازه ندهند تا مشکلات بر آنها غلبه کند. همفکری که نشانه ی قبول داشتن یکدیگر است و همچنین حفظ خونسردی و کنترل و مدیریت هیجانات، بخصوص مهار خشم و عصبانیت در هنگام بروز مشکلات کمک خوبیست که زوجین موفق را در حل مسائل و مشکلاتشان یاری می کند.
نکته ای که در اینجا باید تأمل کرد این است که باید مراقب بود تا کنترل خشم تبدیل به خشم فروخورده یا همان خشم درون نشود. در این هفته به این موضوع مهم می پردازیم:
🔴 زوجین موفق ضمن کنترل و مدیریت خشم، از فرو خوردن ناشیانه خشم و ایجاد خشم درونی نیز پرهیز می کنند
قبلاً هم گفته ایم که همه ما در طول زندگی خود کم یا بیش دچار عصبانیت شدید شده ایم گاهی این خشم ها بروز و ظهور پیدا کرده و تبدیل به خشونت فیزیکی و کلامی شده که آسیب های جدی خودش را دارد و گاهی هم که موفق به مهار و کنترل خشم خود شده ایم، بعداً در خود احساس ناخوشایندی داریم که نشانه ی بدی از پدید آمدن خشم درونی است. اگر خشم به صورتی ناشیانه فرو خورده شود و به درون فرد رخنه کند حتماً انسان را به مشکلات متعدد جسمی همچون، استرس و تنش مفرط، ناراحتیهای عصبی، بیماریهای گوارشی، سردرد و ناراحتیهای قلبی و… مبتلا می کند.
درست است که مهار کردن و کنترل خشم بسیار توصیه شده و گاهی به عنوان یک فضیلت اخلاقی برشمرده شده و حتی در متون مذهبی از کظم غیض و فرو خوردن خشم یاد شده است، اما باید به این نکته مهم نیز توجه شود، حالا که این خشم فرصت بروز پیدا نکرده، تبدیل به یک خشم درونی، انباشتگی موج منفی و نفرت درونی نگردد.
افراد، معمولا از خشم خود رنج می برند ، اگر خشمی که در درون و بیرون فرد است درمان نشود و به درستی بروز داده نشود می تواند به صورت سمی آزار دهنده برای فرد تبدیل شود و در قالب شرم، ترس، اضطراب و حتی خود آزاری ظاهر شده و در نهایت به افسردگی بدل شود.
خشمی که در داخل است و درونی شده باشد صدمه زیادی به فرد وارد می کند ، خشم های درونی می تواند آسیب های جسمانی و روانی زیادی به افراد وارد کند و تمامی ارتباطات انسانی او را تحتالشعاع قراردهد.
خب حالا این سوال پیش می آید که کنترل و مهار خشم و تخلیه نکردن این انرژی قدرتمند که معمولاً در نظر دیگران شما را فردی صبور و محکم نشان می دهد، اگر بصورت صحیح انجام نشود حتما عوارض جسمی و روحی در پی خواهد داشت و از طرفی اگر قرار باشد خشممان را نشان دهیم که درونی نشود، پس باید چگونه آن را کنترل کنیم که هم ابراز شود و هم آسیبهای دیگری در پی نداشته باشد!؟
منظور ما از مدیریت خشم، فرونشاندن عواطف و برانگیختگی فیزیکی و پرخاشگری است که در پی بروز خشم رخ می دهد تا تبدیل به رفتارهای خشونت بار نشود. شما که قطعاً نمی توانید از شر موقعیت ها یا افرادی که شما را عصبانی می کنند خلاص شوید یا از آن اجتناب کنید. همینطور نمی توانید آنها را تغییر دهید ولی می توانید یاد بگیرید چطور باید واکنش خود را کنترل کنید!
ابراز خشم افراطی زمانی رخ میدهدکه شما حد و مرزتان را برای دیگران روشن نکردهاید و حرفهای صریحتان را بازگو نکرده اید، به همین دلیل ساده حریم شما محترم شمرده نمی شود و به خودشان اجازه میدهند روی وقتتان حساب کنند، به وسایلتان دست بزنند، برایتان برنامهریزی کنند و شما را در عمل انجام شده قرار دهند و با همین روش های ملایم و گاه دوستانه موجب خشم و عصبانیت شما شوند.
روش طبیعی و غریزی بروز خشم این است که واکنش خشونت آمیز داشته باشید.
عصبانیت؛ واکنش طبیعی و مناسب درمقابل تهدید است و منجر به احساس و رفتار قدرتمند و اغلب خشونت آمیز می شود که به ما اجازه می دهد بجنگیم و از خودمان دفاع کنیم. بنابراین، وجود خشم به میزان کافی برای بقای ما ضروری است. اما از طرف دیگر، نمی توانیم به صورت فیزیکی به هر چیز یا کسی که آزارمان میدهد بپریم و حالت تهاجمی داشته باشیم. قانون، هنجار های اجتماعی و اخلاق و عقل سلیم محدوده ی خشم را تعیین می کنند.
معمولاً انسان ها برای فروکش کردن احساس عصبانیت خود از فرایند های مختلف خودآگاهانه و ناخودآگاه استفاده می کنند. سه رویکرد اصلی عبارت است از: بروز، سرکوب و آرام ساختن. در رویکرد اول بروز خشم به صورت قاطع و بدون خشونت و پرخاشگری و رفتارهای افراطی، می تواند سالمترین راه برای بروز عصبانیت باشد. برای انجام این کار لازم است یاد بگیریم چطور میتوانیم نیازهای خود را بشناسیم و بدون صدمه زدن به دیگران به این نیازها برسیم. جسور و قاطع بودن به معنای تحمیل عقیده نیست بلکه یعنی نسبت به خود و دیگری محترمانه برخورد کرده و حد و مرزهای خود را تعیین می کنیم و حرفهای خود را بی تعارف و قاطعانه و بدون بالا بردن صدا می زنیم!
زمانی که خشم سرکوب شود، بعداً تبدیل به احساس دیگری می شود که مخرب است و یا به طور غیر مستقیم بیان و ابراز می شود. زمانی که خشم خود را فرو می خوریم، آن را به رفتار دیگری تبدیل می کنیم. خطر این نوع واکنش این است که اگر نمود بیرونی پیدا نکند، خشم درونی میشود و همانطور که گفته شد، پیامد هایی نظیر فشار خون بالا یا افسردگی را به دنبال خواهد داشت.
عدم بروز خشم مشکلات دیگری هم در پی دارد. مثلا فرد خشم را به صورت بیمارگونه بروز می دهد. در پرخاشگری منفعل فرد به جای رو به رو شدن با طرف مقابل و بدون اینکه علت را به او بگوید، به صورت غیر مستقیم سعی می کند انتقام بگیرد، یا به شخصیتی پیوسته بدبین و متخاصم تبدیل می شود، مانند کسانی که مدام دیگران را رد می کنند یا از همه چیز ایراد می گیرند و نظرات بدبینانه می دهند. این دسته از افراد روش موثر برای بروز خشم را یاد نگرفته اند و آن را ناشیانه فروخورده اند. تعجبی هم ندارد که این افراد روابط موفقی نخواهند داشت و در دراز مدت به پرخاشگری و تندخویی متوسل خواهند شد.
درنهایت رویکرد سوم آناست که خودتان را از درون آرام کنید. این صرفا به معنی کنترل خشم بیرونی نیست بلکه باید با انجام کارهایی مانند قدم زدن برای پایین آوردن ضربان قلب، آرام کردن خود و فرونشاندن احساس خشم، واکنش درونی خود را نیز کنترل کنید و سپس بصورت منطقی و جرأت مندانه خشم خود را بروز داده تا درونی نشود، یعنی حرف خود را متین و مستدل با مخاطب خود مطرح کرده و علت ناراحتی خود را بیان کنید.
زوجین موفق به مرور و با مطالعه و تمرین توصیه های مطرح شده، صاحب شخصیتی بالنده شده که همواره رفتاری متین و روان با همسر و فرزند و اطرافیان خود دارند و اگر موقعیتی برای خشمگین شدن پدید آید، نه متوسل به رفتارهای پرخاشگرانه می شوند و نه خشم خود را ناشیانه سرکوب می کنند، بلکه خشم خود را آنگونه که بیان شد فرو می نشانند.
اگر خواهان زندگی خوبی هستیم، همه باید تلاش کنیم تا چنین شخصیتی در خود بپروریم.🙏
اقتباس، تهیه و تنظیم :
فاطمه موسوی، روان شناس
شاهین نوش آبادی، مشاور