تاریخ انتشارشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۲
کد مطلب : ۲۱۰

تزاحم حقوق

تزاحم حقوق
 
در مقام اجرا و احقاق حقوق گاه بين حق فرد و حق جامعه يا حق اقل و حق اكثر تزاحم به وجود مي‎آيد. سيره و شيوه عقلا و حكم عقل براي مراعات عدل در اين گونه موارد بر اين است كه حق جمع بر حق فرد ترجيح داده شود. در حقيقت در موارد تزاحم بايد گفت براي فرد يا اقل در مقابل حق جمع و اكثر به حسب ظاهر و نظر سطحي حقي باقي نمي ماند; ولي در مقام قانون گذاري و عمل بايد به گونه اي برنامه ريزي شود كه فرد و اقل در مقابل جامعه و اكثر بتواند خودنمايي كند و خلا ناشي از سقوط حق خود را پر نمايد، و بدين گونه حق همگان تأمين گردد و در مرحله نهايي تزاحمي باقي نماند.

رابطه حق و احسان
"حق" در موردي صادق است كه كسي صاحب نفع و مصلحتي باشد.
كه اگر به او داده نشود نوعي ضرر بر او وارد خواهد شد; اما "احسان" به نفع و مصلحتي گفته مي‎شود كه كسي صاحب و مستحق آن نيست و در صورت ترك احسان ضرري عايد آن شخص نمي شود، بلكه تنها نفعي از او فوت خواهد شد.
در اسلام علاوه بر مراعات عدالت در جامعه - يعني دادن هر حقي به ذي حق - به احسان نيز سفارش شده است . در قرآن كريم آمده است :
(ان الله يأمر بالعدل و الاحسان) (1)
"خداوند به عدالت و احسان امر مي‎كند."
"احسان" رساندن خوبي و نفع به ديگري است بدون انتظار انجام كاري از طرف او، و يا به مقدار بيشتر از نفعي كه از غير به انسان مي‎رسد، و يا مقابله به خوبي با بدي كه از غير به انسان مي‎رسد; بنابراين احسان مرتبه اي بالاتر از عدالت است . در جامعه اي كه زمينه عدالت و تأمين حقوق تمام افراد فراهم شده است، چنانچه افرادي بخواهند ايثار و از خودگذشتگي نشان دهند و از حق خود به نفع ديگران گذشت نمايند، چنين جامعه اي جامعه برتر خواهد بود.
همان گونه كه قبلا بيان شد تفصيل مسائل فوق در اين مختصر نمي گنجد; يادآوري مي‎شود هركجا در اين نوشته حق طبيعي يا فطري


[1] نحل (16): 90.
 
 
مطرح شده است، مقصود حقوقي است كه در نظام آفرينش بر طبق حكمت بالغه خداوند در سرشت و فطرت انسانها قرار داده شده است، به نحوي كه به هيچ وجه قابل سلب و محروم نمودن ذي حق نمي باشد; مانند حق تعيين سرنوشت، حق حيات، حق آزادي انديشه، بيان انديشه و نظاير آن .
در منابع فقه و روايات اسلامي از جمله نهج البلاغه و رساله حقوق امام سجاد(ع) به مصالح و مفاسد فرد و جامعه و محيط و اهداف نظام آفرينش و رابطه ضروري بين آنها توجه گرديده و براساس آن، حقوقي بيان شده است كه اداي برخي از آنها واجب و برخي از آنها هرچند غيرواجب ولي سزاوار است رعايت شود. اين حقوق عبارت است از:
1 - حقوق خداوند بر انسان و حقوق پيامبر اكرم (ص) و معصومين (ع) و قرآن و فرائض و واجبات .
2 - حقوق انسان بر خود و نيز حقوق متقابل بين ملتها و حاكميت ها.
3 - حقوق ملت ها نسبت به يكديگر.
4 - حقوق متقابل بين انسان و طبيعت و حيوان .

حقوق خداوند بر انسان
بالاترين حقوق حق خداوند بر انسان است ; امام سجاد(ع) فرمود: "بالاترين حقوق خداوند بر تو حقي است كه خداوند براي خود قرار داده و آن اصل و اساس ساير حقوق مي‎باشد." (1) پس - همان گونه كه در قرآن كريم آمده - واجب است :
اولا: به وسيله تفكر و تدبر در نظام وجود، خدا را كه خالق و منعم اوست بشناسد و هميشه به ياد او باشد.(2)
ثانيا: تنها او را پرستش و اطاعت كند و از هر گونه شركي در عقيده و عمل پرهيز نمايد.(3)
ثالثا: شكر او را كه منعم حقيقي است در هر حال به جا آورد و از كفران نعمتهاي او پرهيز كند.(4)
و شكر هرنعمتي به شناخت درست آن نعمت و استفاده صحيح و مشروع از آن مي‎باشد.


[1] "و اكبر حقوق الله عليك ما اوجبه لنفسه تبارك و تعالي من حقه الذي هو اصل الحقوق و منه تفرع"; تحف العقول، ص 255; رسالة الحقوق لعلي بن الحسين (ع); و نيز مراجعه شود كتاب الخصال، ابواب الخمسين و مافوقه، ص 565، حديث 1.
[2] آل عمران (3): 191.
[3] لقمان (31): 13.
[4] ابراهيم (14): 7.
 
از جمله حقوقي كه بر اساس حق خداوند بر انسان مطرح مي‎شود حق قرآن و حق پيامبراكرم (ص) و معصومين (ع) و نيز حق فرائض و سنن مهم الهي مي‎باشد:

الف - حق قرآن
"قرآن" حق بزرگي بر مسلمانان دارد; مطابق روايتي كه از حضرت امام جعفرصادق (ع) نقل شده است آن حضرت فرموده اند: "قرآن عهدنامه اي است ميان خدا و مردم، و سزاوار است كه مسلمان هر روز اين عهدنامه را مورد توجه قرار دهد و (حداقل) پنجاه آيه از آن را قرائت نمايد." (1)
براساس اين حق است كه مسلمانان نسبت به خواندن و فهميدن قرآن كريم و نيز عمل كردن به آن وظيفه سنگيني دارند; و سهل انگاري آنان در انجام اين وظيفه، چنانچه موجب سستي عقايد و بي توجهي به احكام الهي گردد حرام خواهد بود.
و برحسب مضامين روايات ديگر، درجات بهشت مطابق با مقدار خواندن (و عمل كردن به) قرآن خواهد بود. و در كتاب شريف كافي آمده است كه پيامبراكرم (ص) فرمودند: "همانا سزاوارترين مردم به فروتني و انجام نماز و روزه
در نهان و عيان - بي گمان - حامل قرآن مي‎باشد.

[1] كافي، كتاب فضل القرآن، باب في قرائته، ج 2، ص 609، حديث 1.
 
" آنگاه با صداي بلند فرمودند: "اي كسي كه قرآن را با خود داري ! به واسطه قرآن راه تواضع و فروتني را پيشه خود ساز تا خداوند تو را عزيز و سربلند نمايد، و مبادا قرآن را وسيله فخر و مباهات خود قراردهي كه ذليل خواهي شد... به هر كس كه قرآن داده شود و خيال كند به كسي از مردم چيزي بهتر از آن داده شده، همانا بزرگ شمرده آنچه را خداوند كوچك دانسته و كوچك شمرده آنچه را كه خداوند بزرگ دانسته است ." (1)

ب - حق پيامبراكرم (ص) و معصومين (ع)
"نبوت" و "امامت" دو نعمت بزرگ معنوي است كه خداوند بر بندگان خود منت نهاده و جهت ساختن انسان و رسيدن او به كمال انساني قرارداده است . پيامبراكرم (ص) و معصومين (ع) نقش عظيمي در استقرار خداپرستي و توحيد و عدالت و نشر فضائل انساني و ارزشهاي الهي در جامعه داشته اند; اگر آن بزرگواران نبودند يقينا جاهليت ريشه دار اجازه رشد فكري و معنوي به بشريت نمي داد. آن حضرات هركدام در مقطع حيات پربركت خود پرچمدار هدايت و نمونه كامل انسانيت و الگوي فضيلت و كرامت و تعالي انسان در ابعاد عقيده و اخلاق و عمل و نيز الگوي هميشگي اسلام و مبين تعاليم حيات بخش قرآن بوده اند; از طرفي ولايت آن حضرات شرط تحقق توحيد به عنوان "حصن" خداي متعال مي‎باشد. از اين رو آن بزرگواران حق بزرگي بر مسلمانان دارند.


[1] كافي، كتاب فضل القرآن، باب فضل حامل القرآن، ج 2، ص 604، حديث 5.
 
 
پس :
اولا: سجاياي اخلاقي و فضائل روحي و سيره عملي آنان بايد توسط مسلمانان در حد امكان شناخته شود.
ثانيا: چنان كه در قرآن به آن اشاره شده راه فكري و عملي آنان در مقام انديشه و عمل و در روابط فردي و اجتماعي مسلمانان به عنوان بهترين الگوي اسلام و مطمئن ترين راه فهم و تحقق معارف اصيل قرآني مورد انتخاب قرار گيرد.(1)
در اين صورت است كه مطابق حديث "ثقلين" به فرموده پيامبراكرم (ص) امت اسلام براي هميشه از ضلالت و گمراهي مصون و محفوظ خواهد ماند. ناگفته نماند كه حقوق معصومين (ع) بر افراد جامعه و مسلمانان دامنه وسيعي دارد كه به برخي از آنها در قرآن و سنت اشاره شده است .
همچنين در بعضي دعاها حقوق پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) مورد توجه خاص قرار گرفته است .(2)
يادآوري مي‎شود: اهميت حقوق خداوند و پيامبراكرم (ص) و اهل بيت آن حضرت (ع) علاوه بر آنچه بيان شد، از كلام حضرت امير(ع) نيز به خوبي فهميده مي‎شود:


[1] (لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة ...); احزاب (33): 21.
[2] "اللهم صل علي محمد و آل محمد... الذين أوجبت حقوقهم ..." (مفاتيح الجنان، صلوات ماه شعبان، منقول از حضرت سجاد7).
 
 
"همانا هر كس از شما بر فراش خود بميرد در حالي كه به حق خداوند و حق پيامبر و حق اهل بيت او معرفت داشته باشد، به يقين شهيد از دنيا رفته است و اجر و پاداش او با خداوند مي‎باشد، و ثواب آنچه را از كارهاي نيك در نيت داشته استحقاق دارد." (1)

ج - حق فرائض و سنن مهم الهي
فرائض و سنن الهي نيز حقوقي بر انسان دارند، اين حقوق در رسالة الحقوق (2) حضرت امام سجاد(ع) مورد اشاره قرار گرفته، و از آن جمله است :
1 - "حق نماز" اين است كه بداني در نماز بر خدا وارد مي‎شوي ; پس بايد همچون بنده كوچك و ذليل، ترسان و اميدوار باشي و در برابر او تواضع نمايي، و با آرامش و وقار در برابر او بايستي و دل را متوجه او كني، و آداب و حدود نماز را كاملا رعايت نمايي .
2 - "حق حج" اين است كه بداني بر خدا وارد مي‎شوي و از گناهان خود فرار كرده اي، و قبول توبه تو وابسته به آن مي‎باشد.
3 - "حق روزه" اين است كه بداني روزه حجابي است كه خداوند بر اعضا و جوارح تو زده است تا تو را از آتش جهنم بپوشاند.


[1] نهج البلاغه صبحي صالح و عبده، خطبه 190.
[2] تحف العقول، ص 258، شماره 10 تا 13; كتاب الخصال، ابواب الخمسين و مافوقه، ص 566 و 567، حديث 1; من لايحضره الفقيه، باب الحقوق، ج 2، ص 619 و 620، شماره 3214، چاپ جامعه مدرسين .
 
4 - "حق صدقه" اين است كه بداني صدقه در دنيا بلاها و امراض، و در آخرت آتش را از تو دفع خواهد نمود.
5 - "حق قرباني" اين است كه آن را براي خدا انجام دهي نه براي خلق خدا، و هدفي جز تحصيل رحمت خدا و نجات خود در قيامت نداشته باشي .
6 - "حق مسجد" اين است كه مسلمانان، به ويژه همسايه ها و مجاورينش مسجد را آباد و نمازهايشان را در آن بخوانند و آنجا را همانند خانه هاي خود پاك و تميز نگه داشته و در تعمير و آباداني آن كمك نمايند.
امام صادق (ع) فرمودند: "كسي كه به منظور بي اعتنايي به مسجد نماز جماعت را در منزل به پا كند، نمازي براي او و همراهانش نخواهد بود، مگر اينكه عذري در كار باشد." (1)
7 - "حق زيارت برادر مؤمن"; طبق بعضي روايات از جمله حقوق خداوند اين است كه انسان برادر ايماني خود را زيارت نمايد. امام باقر(ع) فرمودند: "هنگامي كه مؤمني براي زيارت برادر مؤمن خود وارد منزل وي شود، از طرف خداوند تبارك و تعالي ندا مي‎شود كه : اي بنده اي كه حق مرا بزرگ شمردي و سنت پيامبر مرا پيروي نمودي، اكرام تو حقي است بر من ." (2)


[1] وسائل الشيعة، كتاب الصلاة، باب 2 از ابواب احكام المساجد، حديث 10.
[2] كافي، كتاب الايمان و الكفر، باب زيارة الاخوان، ج 2، ص 178، حديث 12.
 
۰
نام شما
آدرس ايميل شما

شرح کوتاه نخستین غزل از دیوان حافظ شیرازی (قسمت سوم و چهارم) به همراه تصویر و موسیقی ناز معشوق و نیاز حافظ (قسمت سوم) ناز ...
16- حق حفاظت از پاکی محیط زیست این حق جزو حقوق متقابل است و اگر یک نفر رعایت نکند همه مغبون می شوند. اساس ان بر رعایت قاعده طلایی ...
ادامه مصاحبه با مهندس علی اکبر معین فر