همه ما معمولاً توجه بیشتری به مراقبت از جسم خود داریم. ما به رشد مناسب، تغذیه سالم، بهداشت فردی و سلامت جسم خود اهمیت می دهیم. اما معمولاً چنین توجهی را به ابعاد دیگر وجودمان یعنی فکر و روان خود نداریم. این در حالیست که شخصیت و رفتار ما کمتر وابسته به جسم و بیشتر در گرو فکر و روح ماست.
وجود افراد سالم در هر سه بعد جسم، فکر و روان، از شرايط مهم و اساسي براي رشد يك جامعه است. جامعهاي كه به سلامت ابعاد وجودی افراد خود توجه ميكند، ضمن جلوگیری از ایجاد هزينههاي سرسام آور درماني، انسان هايي سالم پرورش ميدهد كه اين خود ضامن رشد فردي و اجتماعي آن جامعه است. اما متأسفانه در نظام سلامت، بهداشت و بیمه ای جامعه ی ما نیز توجه به امر سلامت روان نمی شود و عمده ی برنامه هایی که در موضوع سلامت مردم تدوین می شود مربوط به بیماری های جسمی است و برای سلامت روان افراد جامعه دقت و سرمایه گذاری لازم صورت نمی پذیرد. به همین سبب چند هفته ای را به ذکر توصیههایی برای حفظ سلامت روان اختصاص خواهیم داد تا ما خودمان بیشتر مراقب این بعد وجودی مان باشیم.
تعاریف و اهمیت سلامت روان
سلامت روان به نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد بستگی دارد. به طور کلی فردی که از سلامت روانی برخوردار است، نسبت به زندگی نگرش مثبت داشته و آماده برخورد با مشکلات زندگی است. چنین شخصی در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارد. در محیط کار و روابطش مسئولیت پذیر می باشد. کسی که از سلامت روانی برخوردار می باشد انتظار بهترین چیزها را در زندگی داشته و آماده برخورد با هر موضوعی می باشد. افرادی که دارای سلامت روان هستند معمولاً خوش رو و خوش برخورد بوده و از سطح انرژی خوبی برخوردارند. بدیهی است همانطور که ما با حفظ بهداشت جسم خود به سالم نگه داشتن آن کمک می کنیم، در مورد روان انسان نیز همین اصل صادق است که برای دستیابی به سلامتی روان خود می بایست در حفظ بهداشت روح و روان خود دقت داشته باشیم.
بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد تواناییهایش را باز میشناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی مدارا کند، از نظر شغلی مفید و سازنده باشد، برای اجتماع خود نقشی ایفا کند و با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد. محصول نهایی رعایت بهداشت روان همان سلامت روان است که شامل افزایش تواناییهای افراد و جامعه و قادرسازی آنها در دستیابی به اهداف مورد نظرشان میباشد.
نکته ای که حائز اهمیت است این است که همانطور که ما گاهی علیرغم رعایت بهداشت جسمی دچار سرماخوردگی می شویم و نمی دانیم چطور این اتفاق برایمان افتاده است و به پزشک داخلی مراجعه کرده و با مصرف دارو و پرهیز و استراحت مجدداً سلامت جسمی خود را باز می یابیم، در مورد روح و روان انسان نیز همین گونه است و گاهی انسان ها نیز دچار سرماخوردگی و بیماری روان می گردند که خودشان نیز نمی دانند چرا و چطور مثلاً دچار استرس زیاد و اضطراب و افسردگی شده و اختلالی در رفتارشان پدید آمده است؟!
متأسفانه بسیاری از افراد جامعه وقتی در چنین شرایطی قرار می گیرند، از مراجعه به روان شناس و روان پزشک خودداری نموده و رنج و ناراحتی خود را طولانی تر می نمایند و گاهی شرایط بیماری را برای خود حاد و مزمن می نمایند. نباید فراموش کرد که از دست دادن سلامتی روان تاثیر مستقیم بر روی افکار، سطح انرژی، خلق و خو و رفتار انسان دارد. به نوعی انگار که مرکز فرماندهی زندگی انسان در معرض آسیب قرار گرفته و کل زندگی فرد را مختل می نماید. اما خبر خوب این است که اگر افراد گاهی در خود احساس خشم، ترس، نگرانی، استرس و اضطراب مداوم می کنند و شدت آن را زیاد ارزیابی می کنند طوری که روی روند کار و زندگی و ارتباطات ایشان تأثیر منفی گذاشته است، می توانند با مراجعه به روانپزشک و دریافت یک دوره یکماهه تا سه ماهه داروهای موثر و شفا بخش و مصرف آن به سلامتی کامل بازگردند و خود را از رنج و ناراحتی روحی و روانی برهانند. امروزه تمامی این بیماری های روحی و روانی شناسایی شده و داروهای مرتبط با هر بیماری نیز موجود می باشد، تنها با یک مراجعه ساده به روانپزشک می توان با دوز مناسب از فواید این داروها برای تنظیم هورمون های داخلی و بازیابی سلامتی روحو روان خود بهره برد و به تعادل رفتاری خود بازگشت.
ما در هفته آینده نیز به دلیل اهمیت موضوع، در مورد ضرورت های حفظ بهداشت روان حتماً مطالب بیشتری را با شما در میان خواهیم گذاشت.موفق باشید.
تألیف، تهیه و تنظیم:
فاطمه موسوی، روان شناس و زوج درمانگر
شاهین نوش آبادی، مدرس و مشاور امور خانواده