سؤال بعدی در ارتباط با مساجد نازیآباد است. میگویند در ارتباط با شهرسازی نازیآباد دو مسجد پیشبینی شده بود؛ یکی مسجد سیدالشهدا(ع) در ابتدای ورودی نازیآباد و مسجد امام حسن مجتبی(ع) که در انتهای نازیآباد قرار داشت. آقای سیدمحمد بوتیمار، معروف به حاجی گل، اظهار میدارد ما خدمت آقای معینفر رفتیم و گفتیم دوتا مسجد برای اهالی نازیآباد خیلی کم است و از ایشان خواستیم تا مساعدت کند مسجدالرسول(ص) را در بازار دوم بسازیم. آقای معینفر هم خیلی به ما کمک کردند. در این ارتباط چیزی به خاطر دارید؟
بله؛ ساخت مسجد در شهرسازی آن زمان بسیار محدود بود؛ زیرا اصراری به ساخت مسجد نداشتند و حتی اصرار داشتند که مسجد در مسیر تفریح مردم نباشد. به هر حال ضمن اینکه نقشۀ شهرسازی زیبایی تهیه کرده بودند، اما این دید را که گل بیت این غزل مسجد باشد نداشتند. در حالی که در یک اجتماع اسلامی باید سمبلهای اجتماع را برجسته کنند. زمینی را که برای مسجد در نظر گرفته بودند خرابه نبود. زمینی بایر بود که هنوز واگذار نشده بود و چشم همه هم به طرف آن زمین بود. هنگامی که آقایان درخواست ساخت مسجد داشتند ما هم موافقت کردیم؛ اما درِ مسجد به سمت میدان بازار دوم نبود که بعدها از این سمت هم در باز شد. شخصی به نام آقای «دکتر شریفی» بود که در نازیآباد هم زندگی نمیکرد. ایشان هم اجازۀ ساخت مسجد سیدالشهدا(ع) را از ما گرفت.
آقای مهندس! آیا به خاطر دارید آن زمان قبل از «مهندس مهام» چه کسی شهردار بود ؟
بله؛ «دکتر ظلّی» که ایشان پزشک بود. یک خاطره هم از ایشان دارم. یک روز که « ثریا » برای بازدید آمده بود آنجا و ما هم مقابل او ایستاده بودیم، من دستم را از پشت گره کرده بودم که ایشان دستانم را جدا کرد که یعنی درست بایستم. وی تصور میکرد ما به خاطر جوانی نمیدانیم که باید درست بایستیم. خبر نداشت که از روی بدجنسی این کار را میکردیم. آن زمان به خاطر دارم که « ثریا » حتی شاه را هم به منطقۀ نازیآباد آورد.
از لحاظ فعالیت فرهنگی و سیاسی چیزی به خاطر دارید؟
خیر؛ فقط به خاطر دارم آقای «اخباری» خیلی دور و بر « مهندس الهی » میگشت و در جشنهای چهارم آبان و… فعال بود ضمن اینکه فردی مذهبی بود و هیئت هم داشت.
نازیآباد در ارتباط با انقلاب اسلامی بسیار مؤثر بوده است و تظاهرات گستردهای در همین محله انجام میشد. بسیاری از بچههای نازیآباد در ماجرای کاروانسرای سنگی حضور داشتند و کتک خوردند. تحلیل شما در این ارتباط که چرا نازیآباد فعالتر از محلات دیگر بود چیست؟
بله؛ آنجا بافت یکنواختتری داشت و تودۀ واقعی مردم آنجا زندگی میکردند. نارمک هویت نداشت ، اما نازیآباد هویت داشت.
اگر موضوع دیگری به خاطرتان میرسد بفرمایید؟
مسئله دیگری در ارتباط با نازیآباد لازم میدانم عرض کنم. اصرار من به ساخت پمپبنزین در ابتدای نازیآباد واقع در خیابان آرامگاه (شهید رجایی) چهارراه چیتسازی بود. آن زمان نازیآباد محلۀ کوچکی بود و ماشین هم به اندازهای نداشت که ساخت پمپ بنزین در آن منطقه ضرورت پیدا کند. من اصرار داشتم که در آنجا پمپ بنزین ساخته شود و از مردم هم میخواستم در این امرحضوری فعال داشته باشند. آن زمان همه تعجب میکردند که چرا من اینقدر اصرار دارم و وقت صرف این کار میکنم؟! بالاخره این پمپ بنزین احداث شد. شما فکر میکنید به چه دلیل این اصرار را داشتم؟ فقط برای اینکه عوارض بنزین آنجا را برای شهرداری اخذ کنم. آن زمان مقداری از عوارض فروش بنزین به شهرداری تعلق میگرفت. درآمد خیلی خوبی برای شهرداری تهران بود که نصیب عمران نازیآباد میگردید.
۵
این خبر را به اشتراک بگذارید :
نازی آبادی قدیمی
۱۴۰۰/۰۹/۱۲ ۱۹:۳۸
۱۴۰۰/۰۹/۱۲ ۱۹:۳۸
سلام در اظهارات اعضای محترم این انجمن در خصوص نازی آباد مکرر اخبار غیر صحیح شنیده شده است، مرحوم مهندس معین فر در حدود اواخر ده بیست از جانب بانک ساختمانی آن زمان مامور به طراحی نازی آباد و نارمک می شود بدلیل دوستی با مرحوم حاج آقا دشتیانه کمک شایانی به اختصاص زمینی که قرار بود سینما در آنجا احداث بشود میکند و زمین فعلی مسجدالرسول از جانب بانک بنام مرحوم حاج دشتیانه می شود ایشان نیز آنرا برای تاسیس مسجدالرسول وقف مینمایند و در ده پنجاه نیز با خرید دو باب مغازه موفق به احداث درب ورودی شرقی و وقف آن برای مسجد علاوه بر ورودی غربی می گردد، و در حدود اوائل ده پنجاه نیز ایشان قصد تاسیس مرکز درمانی در محل شهرداری آن موقع را داشت که قمی های ساکن نازی آباد با توجه به نفوذ برخی در دستگاه های دولتی آن دوران موفق به احداث حسینیه حجت در زمین شهرداری شدند و ...شایان ذکر این امکان همزمان در یوسف آباد برای احداث مسجد بود لیکن مرحوم دشتیانه به توصيه استخاره عمل نموده و نازی آباد را ترجیح داد و تا آخر عمر در همان مسجد به نشر معارف الهی پرداخت و از محبوبیتی خاص در بین اهالی برخوردار بود.....رحمت اله علیه