«سلامتی» از جمله مهمترین نعمت های زندگیست که باعث می شود تا با داشتن آن در زمینه های مختلف امکان رشد و بالندگی داشته و زندگی متعادلی را سپری کنیم. ضمن اینکه وجود سلامتی برای تمامی اعضاء و جوارح انسان واجب و ضروری است، اما روشن است زمانی که در جسم خود دچار ناراحتی و بیماری می شویم، با داشتن فکر و روان سالم خیلی خوب می توانیم به بهبودی و بازیابی سلامتی خود کمک کنیم. ولی امان از آن روزی که خدای ناخواسته فکر یا روان ما دچار مشکل گردد، در اینجا قطعاً نیاز به کمک دیگرانی داریم که از تجربه و تخصص لازم برخوردار بوده و بتوانند کمکمان کنند چرا که فرمانده وجود ما که فکر ماست، قادر به صدور فرامین لازم حتی برای کمک خودمان هم نیست! در چنین موقعیتی کل زندگی ما می تواند مختل شود! بنابر این باز هم ضرورت توجه به بهداشت و سلامتی فکر و روان انسان هرچه بیشتر آشکار می گردد. در این هفته به علائم و نشانه ها می پردازیم:
علایم و نشانه های رفتاری در موارد سلامت و بیماری روان
بدیهی است هریک از ما که دارای سلامت فکر و روان می باشیم دارای تعادل در رفتار و گفتار بوده و احساس آرامش، امنیت خاطر و كفایت می کنیم. در چنین موقعیتی از سلامتی روان، ما توانایی های خود را در حد واقعی ارزیابی میكنیم، نه بیشتر و نه كمتر( یعنی اعتماد به نفس) و به خود حتماً احترام گذاشته و كمبودهای خود را میپذیریم( یعنی عزت نفس) همچنین به حقوق دیگران نیز احترام گذاشته و میتوانیم احترام و دوستی دیگران را جلب كنیم. میتوانیم نیازهای زندگی خود را برآورده ساخته و برای سختی های زندگی خود، راه حلی پیدا کنیم. قادریم تا مسئولیت های روزمره ی خود را با انتخاب اهداف معقول پیش ببریم و طوری تحت تاثیر عواطف، ترس، خشم، عشق یا گناه خود قرار نگیریم كه زندگی مان آشفته شود. در تنظیم روابط خود با خانواده و اطرافیان مثبت و معتدل برخورد کرده و باعث ایجاد روحیه ی شاد و امنیت خاطر برای خود و دیگران در محیط زندگی می گردیم. ملاحظه می فرمایید که کاملاً زندگی فردی و جمعی ما چقدر در گرو همین سلامتی فکر و روان ماست.اما از سوی دیگر نشانه های رفتاری که درباره به خطر افتادن سلامت روان ما هشدار می دهند را می توانیم اینگونه عنوان کنیم که معمولاً احساس نگرانی و غمگینی و ترس دائمی و بدون دلیل در ما وجود دارد که کار و زندگی روزمره ما را تحت الشعاع خود قرار میدهد. از دست دادن سریع تعادل روانی و بی خوابی های مكرر و افسردگی و سرخوشی متناوب که ما را ناتوان می کند نیز از علائم شایع در زمان بیماری فکری و روانی هستند. همچنین بیعلاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم و پدید آمدن نوسان در خلق و خو که باعث بوجود آمدن آشفتگی در روند زندگی می گردد و همچنین عدم تحمل دائمی فرزندان، همواره خشمگین شدن و بعد دچار پشیمانی گشتن، دائما حق را به خود دادن و دیگران را ناحق شمردن، احساس درد و شكایت های بیشمار بدنی كه علتی برای آن پیدا نمی شود، همه از علامت ها و نشانه های رفتاری در هنگام دچار شدن به بیماری های روانی است که توصیه می نماییم اگر هرگاه وجود یكی از علائم فوق را در خود احساس کردیم حتماً به روانشناس مراجعه کرده و کمک بگیریم تا بهبودی و سلامتی خود را بازیابیم.
تأکید می نماییم دست کم گرفتن این نشانه ها و اهمیت ندادن به آنها و پشت گوش انداختن برای مراجعه به روانپزشک باعث خواهد شد تا دچار وضعیت حادتری شده و زندگی خود و نزدیکانمان را به خطر اندازیم!
بیماری های فکری و روانی نیز مانند بیماری های جسمی، اگر به آنها توجه نشود و برای درمان به پزشک متخصص مراجعه نشود، مزمن گشته و درمانش طولانی تر و سخت تر می گردد. همانطور که اگر به درد های ساده ی دندان بی توجه باشیم، به مرور زمان ضمن درد کشیدن، کار به عصب می رسد و معالجه را سخت تر می نماید، فکر و روح نیز همینگونه اند و در ابتدا که چنین تلاطم هایی که گفته شد را در خود احساس کردیم خیلی زود به مشاور متخصص و یا روانپزشک مراجعه نماییم، در حقیقت به خود و خانواده و اطرافیان لطف نموده و سلامتی خود را خیلی زودتر بازمی یابیم.
به امید آنکه با مراقبت از جسم و جان خود همواره در سلامتی کامل بوده و از زندگی لذت ببریم.
تألیف، تهیه و تنظیم: فاطمه موسوی، روان شناس و زوج درمانگر
شاهین نوش آبادی، مدرس و مشاور امور خانواده