در هفته گذشته گفتیم که برای ایجاد ارتباط و تعامل بهتر و منطقی تر با انسان های پیرامونی خود، خوب است تا سعی کنیم ویژگی های رفتاری افراد برونگرا و درونگرا را شناسایی کرده و از آن آگاه باشیم. چه بسا همسران و یا پدران و مادرانی که تاکنون متوجه علت برخی از رفتارهای همسر یا فرزند خود نشده اند، اکنون شاید با مطالعه این ویژگی ها، به دلایل اینگونه رفتارها پی برده و بتوانند ارتباط صحیح تری با ایشان داشته باشند.
ویژگی های رفتاری افراد درون گرا
افراد درونگرا نیز مانند برونگراها خصوصیات اخلاقی خاص خود را دارند و همانطور که گفته شد، شناخت آنها میتواند به برقراری ارتباط بهتر کمک کند. خوب است که بدانیم این افراد معمولا خودآگاه بوده و عمدتاً ابتدا فکر میکنند و بعد عمل!
در واقع برای گرفتن تصمیم وقت گذاشته، فکر می کنند و غالبا هم تصمیم درستی میگیرند. آنها از تنهایی لذت میبرند و کارهای فردی و غیرگروهی را ترجیح میدهند. بنابر این می توان نتیجه گرفت در انجام کارهای گروهی نیز ناتوان نیستند اما از آن لذت نمی برند!
به نوشتن بیشتر علاقه نشان می دهند تا اینکه بخواهند صحبت کنند. همواره حضور در اجتماعات شلوغ آنها را خسته و دچار کمبود انرژی میکند. تعداد دوستان آنها کم ولی بسیار صمیمی هستند.
معمولاً قدرت تخیل قوی داشته و زیاد فکر کرده و ترجیح میدهند وقتشان صرف افکار درونیشان شود. کم هیجان بوده و رفتاری آرام داشته و کم حرف و شنوندههای خوبی هستند. اصلاً اهل خود نشان دادن و ابراز توانمندیهایشان نیستند. حتی از این جور کارها فاصله گرفته و انزجار دارند.
خیلی تودار بوده و مسائل شخصیشان را به ندرت با دیگران مطرح میکنند و همچنین درباره مسائل شخصی دیگران نیز کمتر سوال میکنند. اینکه شما بخواهید از چهره آنها، احساساتشان را تشخیص بدهید بسیار کار سختی است.
در نهایت باید دانست که درون گرا بودن هم مانند برون گرا بودن مسالهای مثبت و یا منفی تلقی نمیشود، اما اگر این بعد شخصیتی باعث شود که فرد از انجام کارهای روزانه بازمانده یا در روابط شخصی و زندگی با مشکل مواجه شود ضروری است تا به فکر ایجاد تغییر در رفتارش باشد.
درون گرا بودن نیز به صورت متعادل خوب است و باعث می شود بخاطر فکر کردن قبل از تصمیم، اقدام و عمل، میزان خطا و شکست در این افراد کمتر باشد، اما اگر این ویژگی شخصیتی از حد تعادل تجاوز کند و وقت طولانی را برای فکر کردن از دست بدهند، تبدیل به نقطه ضعف آنها میشود، زیرا توانایی اقدام و عمل فرد را کاهش داده و اینگونه می شود که فرد بخاطر فکر کردن، بیشتر فرصت های طلایی انجام کارها را از دست میدهد و بعداً با پشیمانی های زیادی روبرو می گردد!
تا اینجا اگر بخواهیم خلاصه کنیم می توانیم بگوییم که درون گراها در بعد اجتماعی ترجیح به گذراندن وقت بهتنهایی داشته یا حداقل در گروههای کوچکتر و با تعداد کمتری باشند. آنها دربعد تفکر گرایش به صرف زمان زیاد در حال تخیل و غرق شدن در چشمانداز درونی افکار خود دارند. همچنین در بعد اضطرابی چون معمولاً فرد درون گرا در اوقاتی که تنهاست درمورد تجربیات گذشته نشخوار فکری میکند یا نگران تجربیات آینده است بنابر این می تواند مدام در درون خود تولید اضطراب نماید. ضمن اینکه همین نیاز به گذراندن وقت به تنهایی و همراه نبودن با افراد دیگر نیز می تواند منجر به ایجاد احساس کمرویی، معذب بودن یا عدم اعتمادبهنفس شود و دست آخر اینکه در بعد بازدارندگی و نپرداختن به امور جدید باید گفت افرادی که شخصیت درون گرایی دارند، بیشتر با میل و خواستهی خود، از روی احتیاط و ملاحظات عمل میکنند.
با اینکه ما در این مقاله به بیان ویژگی های افراد درون گرا پرداختیم، اما این را هم باید گوشزد کنیم که شاید نتوان در دنیا دو فرد درونگرا را یافت که کاملاً شبیه بهم بوده و رفتار نمایند. به عبارت دیگر هیچ دو فرد درون گرایی دقیقا یکسان نیستند.
امید است تا با مطالعه ویژگی های افراد درون گرا و برون گرا بتوانیم تعامل بهتری با انسان های پیرامونی خود داشته باشیم.
اقتباس، تهیه و تنظیم: فاطمه موسوی، روان شناس و زوج درمانگر
شاهین نوش آبادی، مدرس و مشاور امور خانواده