تاریخ انتشارسه شنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۵
کد مطلب : ۲۲۸

16 شهریور، سالروز شهادت حاج داوود کریمی

16 شهریور، سالروز شهادت حاج داوود کریمی
حاج داوود مردی فراتر از عناوین
 
 حاج داوود کریمی نام‌آشنای نازی آبادی ها و خانی آبادی ها و کاسبان خیابان ری و صنعتگران بود.
حمام داری خوش رو، مردم دار در محله جهان پهلوان تختی و قالب سازی حرفه ای و دقیق که ساخت مشکل ترین قالب ها را حریف بود در خیابان ری. مبارزی سخت کوش در جمع مبارزان.
از دهه ۴۰ در ایستگاه ورزشگاه نازی آباد ساکن شدند و از سال ۱۳۴۴ در هیئت جوانان مکتب ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به جمعمان پیوست ولی آغاز آشنایی ما با او در جلسات مرحوم سید محمدرضا جواهری زاده بود. به لحاظ کم بودن در محل و مشغولیاتی که داشت در نازی آباد خواصی از مردم او را می شناختند. روز ۲۲ بهمن ماه آغاز حرکت و نمایاندنش به عوام گردید. آنگاه که فرماندهی جمع چوب به دستان را برای خلع سلاح کلانتری نازی آباد در دست گرفت و مانع از آسیب دیدن افراد شد.
ایفای نقش او در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی منطقه 13 و بهره مند نمودن کمیته از آموخته هایش این کمیته را در زمره فعال ترین کمیته های چهارده گانه تهران درآورد.
 او در ایجاد سپاه نقش موثری داشت و هر چه زمان جلو می رفت این نقش بیشتر از گذشته خودنمایی می کرد و توانمندی هایش را به منصه ظهور می رساند. تشکیل سپاه های استان ها از طریق دفتر هماهنگی ستاد مرکز ، فرماندهی عملیات سپاه در جنوب ، فرماندهی سپاه منطقه 10 و منطقه ۷ کشوری و قبول مسئولیت در کمیته انقلاب اسلامی و ایجاد قرارگاه های عملیاتی در جنوب شرقی کشور جهت مبارزه با سوداگران مرگ و خدمت در جهاد سازندگی از دیگر فعالیت های پرشمارش بود.
 پس از نامهربانی هایی که شامل حالش شد. مجددا کارگاه قالب سازی را با اجاره محلی در شهرک توحید واقع در جاده بهشت زهرا که میعادگاه دوستان و یاران قدیمی بود دائر نمود  و تا پایان آنجا بود. ولی از خدمتگزاری به مردم غافل نبود. در آن زمان هر خدمتی که از او برمی آمد به نظام می نمود که من شاهد خیلی از آن امور بودم که مغفول مانده است .
شهید داوود کریمی در تاریخ شانزدهم شهریور ماه 1383 به دیار حق شتافت ولی نام و یاد او از اذهان دوستان رفتنی نیست . الحق او مصداق بارز عاش سعیدا و مات سعیدا بود. روحش شاد و یادش ماندگار.
به مناسبت سالگرد شهادت حاج داوود از آقای مهندس علیرضا عزیزی که از یاران نزدیک قبل و بعد از انقلاب ایشان بودند و همچنین آقای عابدین وحیدزاده داماد محترم ایشان درخواست نمودم که یادداشتی را نگارش و ارائه نمایند که در ذیل ملاحظه می فرمایید.
 
 سید علی صنیع خانی
 
***



گزیده کوتاهی از سخنان شهید حاج داود کریمی

بسم رب الشهداء والصدیقین

 
با سلام و تحیات ،
عزیزی از عزیزان دوران حماسه و ایثار، طی تماس تلفنی، سالگردعروج ملکوتی فرزند راستین اسلام و انقلاب ،شهید سر افراز حاج داود کریمی که عمری را در طی سلوک سالکان حق و حقیقت بسر برده بود و گویا وجود نازنینش مظهر واژه واژه دعای سراسر ایمان و عرفان مولایش و مقتدایش حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام بود و با همدمی اش حتی در لحظاتی چند ، حلاوت جرعه های عشق به خدا و خلق خدا را در او حس می کردی و تا مدت ها حظَی از کلمات قصاری را که مخصوص او بود و با تبسم شیرینش از او جاری می شد را به ارمغان می بردی و بر صبوری و تاب مقاومتش در مقابل بخل و حسد و تیر های مسموم نا اهلان میراث خوار انقلاب که با اشکال گوناگون بر سر و رویش می بارید ، رشک می بردی را بیادم آورد  و بر حقیر امر به تحریر نوشتاری در رثای آن عزیز داشت .

این تماس تلفنی آنهم از جانب یادگاری از دورانهای حماسه و ایثار که مدت های مدید و در عرصه های گوناگون انقلاب ، افتخار همجواری با ایشان را داشت و خود نیز جلوه دیگری از برادران بزرگوار و شهیدش را به رخسار می کشید ، مرا در هم ریخت و شرمسارم نمود که وا اسفا! آنقدر در روز مره گی فرو رفته ام و بضاعتم را فرو کاسته ام که سالگرد سرداری آنچنان را به ورطه فراموشی سپرده ام ،
لذا با پوزش درخور تنبیه از برادرم سردار ارجمند جناب سید علی صنیع خانی ، عدم بضاعتم را در زمانی محدود و فشرده برای ادای دینی بزرگ بر آن سفر کرده اعلام نمودم و دست التجاء بسوی حضرت حق تعالی بردم که از سر تقصیراتم در گذرد و مجالی دیگرم دهد و دستم گیرد که در زمانی دیگر و به شرط حیات ، جبران مافات کنم و سر بر آستان آن صدَیق بسایم ،
ارادتمند، علیرضا عزیزی  ۱۴۰۰/۶/۱۵

***


 
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا

سحرگاه ۱۶ شهریور 83 شهید حاج داود کریمی پس از تحمل  دوران بسیار سخت و طاقت فرسای آسیب شیمیایی به معبود حق شتافت او انسانی بزرگ وخود ساخته مکتب اهل بیت علیهم السلام بود.  در مورد او بزرگانی چون مقام معظم رهبرى و مرحوم آیت الله العظمی منتظری، مسئولین نظام ، فرماندهان نظامی ، دوستان و رفقا و افراد مختلف سخن بسیار گفته اند که مخرج مشترک همه صداقت ، شجاعت ، اخلاق که سرآمد همه آنهاست در کنارآن ساده زیستی، صبوری، صلابت درگفتار و بیان ، بی ریا ، فرماندهی شجاع ، توانمند، مدیر و مدبر، فکور آنچه بدون اغراق در مورد ایشان می توان گفت همه خوبی ها در ایشان جمع بود هرکسی که حاج داود را درسال 58 دیده بود همان رفتار، منش وبزرگواری، ساده زیستی  را در بیست سال بعد همان را در او می دید.
آنچه بسیار رنج آور است مظلومیت حاج داود در تمام عرصه هاست ، خدا را شاهد می گیرم هرگز او را ندیدم در کارها خودی ببیند. همیشه دغدغه مردم ، کشور و دین را داشت.
در موضوع آیت الله منتظری معتقد بود که توطئه و دسیسه و شیطنت در کار بود ، معتقد بود مرحوم امام و آیت الله منتظری دریک مسیر و استراتژی از ابتدای نهضت بودند. توطئه هایی داخلی و خارجی درتلاش بودند که این شقاق را ایجاد کنند، همه را دوست داشت و نسبت به کسی کینه دردل نداشت .
هرفردی او را می دید شیفته رفتار و اخلاقش می شد.
حاج داود در حل مشکلات دوستان ،بستگان و آشنایان همیشه پیشقدم بود. حاج داود هر زمان از محل کار به منزل مراجعه  می کرد، ابتدا مدتی را با نوه های خود با شوق و نشاط  هم چون سیره پیامبراکرم (ص) در نقش یک کودک آنان را به دوش و پشت خود سوار و بازی می کرد. دراین لحظه متوجه شد همسرم ممانعت از تماس تلفنى جهت صرف غذاى من تلفن را خاموش کرده (دير وقت از پادگان آمده بودم)، حاجى از او علت را پرسید. همسرم در جواب گفت نمی گذارند با آرامش غذا بخورد ،حاج داود رو به دخترش حدیثی ازائمه اطهارمبنی براینکه این عنایت خداونداست ،فردی را برای حل مشکل خود به درب منزل ایشان فرستاده و نباید این عنایت الهی را از ایشان سلب کرد.
حاج داوود چند ویژگی معنوی  بارز داشت.
1. توکل فوق العاده به خداوند تبارک وتعالی درامورات 
2. خداوند را ناظر برهمه اعمال می دید.
3. توسل به ائمه اطهار علیهم السلام
 

 حاج داود نهج البلاغه ای زیست و نهج البلاغه ای رفت ، او نماد اخلاص و ایثار و گذشت بود، عرفان عملی یک شیعه امیرالمومنین (ع)را در حیات خود به نمایش گذاشت، به طوری که بردباری و صبر و استقامت او در روبرو شدن با مسائل و مشکلات ،زبانزد همه بود، به فرموده آیت الله امجد (هرگز لبخند از لبانش دور نمی شد حتی در بدترین شرایط من اسلام را در داود دیدم). حیا، نجابت ،ادب و از همه مهمتر ساده زیستی او درخانواده ، محیط کار، جامعه یکسان بود. با دوچرخه به محل کار تردد می کرد. بدون توجه به این که من فرمانده بودم و چه و چه. یک چهره بیشتر نداشت. هرگز با نقاب دیده نشد ، درمیدان رزم فرماندهی مقتدر، شجاع ،متفکر، توان مند ، استراتژیست، دوراندیش با برنامه و هدف مند بود. عقل را سرآمد پیشرفت و توسعه و حل مشکلات می دید. وقتی به موضوع و مطلبی باور داشت محکم و استوار می ایستاد. در چارچوب های اعتقادی بسیار پایدار و پای بند به اصول و ارزش های دینی ،اخلاقی و انسانی و معتقد به رفتار اصلاح طلبانه. آستانه تحملش در نقد بسیاربالا بود، در ارادت به خانواده معظم شهدا و سرکشی مداوم به آنان و تواضع در مقابل شان کم نظیر بود. در تلاش برای حل مشکلات ایشان جدی  و مصر بود، درکمک به ایتام توجه جدی داشت و سعی می کرد فرزندان یتیم و بی سرپرست را مشغول کار و حرفه کند. معتقد بود باید آنان را مشغول بازار کار و حرفه کرد. علاوه بر یادگیری حرفه و تخصص و کسب درآمد عزت نفس آنان لطمه نمی خورد. در آنها اعتماد به نفس تقویت می شود ضمن این که جامعه به سوی گدا پروری نمی روند،در حل مشکلات خانواده ها خیلی تلاش داشت.
او مهربان بود و مروج مهربانی. رحمانیت خدا را مقدم بر همه چیز می دانست. معتقد بود وقتی پیامبر مکرم اسلام رحمت للعالمین است باید نگاه ما به همه انسان ها از این مسیر باشد.
الگوی عملی او شهید رجایی بود و همیشه از او به عنوان یک انسان ارزشی و ارزشمند یاد می کرد ، چرا یک فرد با این همه خوبی ها و خدمات شایان به کشور و نظام به اعتراف موافق و مخالف در حقش این  همه جفا رفت؟!
معتقد بود انسان دربرخی از امور نقشی ندارد و صرفا در حیطه خداوند متعال است هیچ موجودی توان تغییر در وضعیت را ندارد از جمله حیات و ممات، رزق و روزی، عزت و ذلت ،اگرخدا بخواهد کسی عزیز شود تمام عالم بسیج شوند نمی توانند او را ذلیل کنند و همانطور بلعکس. او حقیقتا یک عارف بود و خدا را هر لحظه ناظر و شاهد اعمال خود می دانست و عالم را محضر خدا می دید.
حاج داود، معلمی بزرگ برایم بود. هر چه زمان می گذرد جای خالی او در خانواده و جامعه را بیشتر احساس می کنم ،روح بزرگی داشت. افسوس می خورم چرا و چرا بعضی از تنگ نظری ها اجازه نداد جامعه از خدمات او بهره مند شود؟!
وقتی حضرت امیر (ع) ویژگی های مومن را درخطبه متقین  بیان می فرمایند همه آن ها را درحاج داود می دیدم. او یک مومن واقعی بود.
تکیه کلام او "خدا عاقبت شما را ختم به خیر کند" بود.
برای همه از خدا خوبی می خواست.
او یک انسان با تمام معیارهای انسانی  بود، یاد می کنم ازمرحوم حاج آقا نیک بین عزیز و نازنین و پدرشهید عارف و شاگرد مرحوم شیخ رجبعلی خیاط. هر زمان نام حاج داود می آمد می گفت ( آنان در روز ازل انتخاب شده اند. فقط برای به مرحله عمل رساندن مدتی به این جهان آمدند)!
مردان مجرب که به حق پیوستند
ازدام تعلقات دنیا رستند
چشمی به تماشای جهان بگشودند
دیدند که دیدنی ندارد بستند
خداوند او را میهمان سفره پر فیض امام حسین علیه السلام قرار دهد.
عابدین وحید زاده
۲
نام شما
آدرس ايميل شما

feedback
Iran, Islamic Republic of
سلام
ضمن عرض تسلیت به محضر اقا امام زمان ع و همه عاشقان الله و خصوصا سردار بی ادعای نازی اباد جناب اقای صنیع خانی .
بنوبه خودم از اینکه حماسه این مرد بزرگ را تداوم بخشیده اید سپاسگزارم و امادگی دارم متنی را که در خصوص ایشان عنوان شده با نظر جنابعالی دکلمه کنم تا یادگاری باشد از مردان بزرگ نازی اباد
ارادتمند رحیم مصدق
دکتر منصور آناهــیده
feedback
United States
با نام و یاد خداوند که شاهد است
با سلام و دعای خیر

بر خود نمی بینم که در خصوص این مردان خدا که بجز راه حق ، مسیر دیگری نرفتند . حاج داود ! بحق مهر جا نماز بودند...
زبان قاصر است از این بزرگوار حاج داود کریمی و همرزم قدیمی و بزرگ مرد ایمان و صداقت و عمل سخن بمیان آورد.
هنوز درماندم که چرا وقتی این اسطوره های حقیقی دین و تفکر و نماد عمل صالحه همچون حاج داود کریمی، محمد صنیع خانی، محسن چریک و خیلی از بچه های عاشق در جای جای این مملکت وجود دارند، حرفی از آنان زده نشود ... !؟!
رشادت ها و از خود و دنیا گذشتن این عزیزان مان که مایه ی افتخار و مباهات هر ایرانی میبایستی باشند، اسمی نیست و در عوض دست به دامان اسطوره هائی میشوند که غالبا" فیک بوده و بناحق جایگزین این مردان خدا و حق شوند.
هنوز امضای حاج داود را که فرمانده سپاه خوزستان بودند و از تهران برای اطلاعات و عملیات اعزام شدم، برسم یادگار دارم و از جانم برام عزیز ترند.
والله قسم که با ثانیه به ثانیه اون لحظات و خاطرات دوش بدوش بودن با این والامقام های اصیل، زندگی میکنم.

نام و سیره و تفکر بحق حاج داود کریمی جاودانه تاریخ است.
روح شان قرین رحمت الهی باشد انشاالله

والسلام علی من اتبع الهدی
دکتر منـصور آنـاهـــــیده
۱۷ شهریور سال ۱٤۰۰
شرح کوتاه نخستین غزل از دیوان حافظ شیرازی (قسمت سوم و چهارم) به همراه تصویر و موسیقی ناز معشوق و نیاز حافظ (قسمت سوم) ناز ...
16- حق حفاظت از پاکی محیط زیست این حق جزو حقوق متقابل است و اگر یک نفر رعایت نکند همه مغبون می شوند. اساس ان بر رعایت قاعده طلایی ...
ادامه مصاحبه با مهندس علی اکبر معین فر