تاریخ انتشارسه شنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۳
کد مطلب : ۳۷۴

فلسفه و تاریخچه شب یلدا « شب چله »

فلسفه و تاریخچه شب یلدا « شب چله »

منصور آناهیده
فلسفه و تاریخ شب یلدا « شب چله »
 
پیش گفتار
کم و بیش در فلسفه و تاریخچه شب یلدا یا همان شب چله ! تعبیر، تعریف و تفاسیر، به انضمام باورهای مردمی ، ریشه در تاریخ کهن این سرزمین داشته و دارد. از همان روزگاران تا به امروز به صورت یک آئین درآمده است که طی آداب و رسوم سنتی در پایان شب آخرین ماه از فصل خزان در فرهنگ باستانی و بومی ایران و  ایرانیان از دیرباز تا کنون با اندک تفاوت هائی در پاس داشت این آئین و رسم بین اقوام ایرانی و سایر ملل پارسی زبان در جهان، مرسوم می باشد.
تفاوت های قومیت در باورها و مبناهای اعتقادی بسیاری از مردم جهان بخصوص تولد حضرت مسیح (ع) و حتی فراماسون ها در نحوه چیدمان  سفره و نمادهای مربوط به شب یلدا که بیشتر به سلیقه و مبناهای اعتقادی آنان ارتباط داشته تا تغییر مفاهیم و فلسفه « شب چله » بین آنان قابل تعریف گردد.
واژه " یلدا " ریشه در فرهنگ و زبان ســریانی 1 داشته و برگرفته شده است که  میلاد و "ولادت خورشید" معنی می شود. در برهان قاطع 2 به سال 1015 قمری اینگونه آمده است که یلدا ! شب آخر فصل پائیز و شب اول زمستان میباشد و به عنوان بلندترین شب سال هم تعریف شده است.
شب چله ! که به عنوان بلندترین شب سال و آخرین شب آذر ماه شناخته شده است قدمتی تاریخی و طولانی نیز دارد . در این شب یا نزدیک به این شب؛ آفتاب به برج "جـدی3"  تحویل می کند و به عبارتی هم آن شب را نیز به غایت "نامبارک" و" شوم" هم میدانند.
«ناتالیس آنویکتوس» به معنی روز تولد "مـهر شکست ناپـذیر" که رومیان باستان بدان نام نهادند.
دلیل یلدا نامیدن این شب را می توان اینگونه هم توصیف کرد که فردای آن "چله بزرگ" که 40 روز هم طول می کشد،  شروع خواهد شد. در دوران ایران باستان چون بیشتر مردم در طول روز مشغول کشت و کار بودند، آفریده فردا هم محسوب می شده که به هنگام شب که مملو از تاریکی مطلق و سکوت فراگیر می شود.  دزدی ها و کشتارها نیز در آن هنگام بیشتر از روز واقع می شده ؛ عموم بر این باور بودند که شب را اهریمن بوجود آورده است و بهمین دلیل هم ایرانیان ! همواره بمنظور غلبه بر اهریمن و تاریکی های درون، با روشن کردن آتش و روشنائی بخشیدن با آن بر خانه و کاشانه خود، این شب را  بدون آزار و بی هیچ  دغدغه ای به صبح میرساندند تا از هر آسیب و گزند جادوگران نیروهای اهریمنی و دیوان در امان باشند.
در این شب آنچنان که در نوشته های پادشاهان هخامنشی آمده است:  او زاده می شود و مهمتر آنکه او دوباره به جهان باز خواهد گشت. او ایزد باستانی هندو _ ایرانی است.
اعضای خانواده تا پاسی از شب گرد هم آمده و شاهنامه خوانی ( این سنت زیبا ) و تفالی هم به دیوان حافظ زده با خوردن تنقلات و انواع میوه و شیرینی جات رنگارنگ آن شب را پاس می دارند.

دلیل یا دلائل این سنت چه می تواند باشد ؟
یکی از باستانی ترین جشن های ایرانیان از باستان تا به امروز، « جشن شب یلدا » و  بین سایر ملل در جهان و دنیای مسیحیت  شب کریسمس  می باشد. نزدیکی این دو جشن به همدیگر نمی توانسته که اتفاقی یا بر حسب تصادف بوجود آمده باشد.
واژه " یلــدا " برگرفـته از زبان ســریـانی به معنای " زایــش " و " تــولد " است .  این شب را شب مـــیلاد " خدای خورشید " و " عدالت " و " پیمان " می دانند.
این واژه اشاره به تولد ایـزد باستانی ایران زمین که بین ایرانیان مرسوم بوده است دارد و او کسی است که گفته می شود نجات دهنده زندگی بشریت بوده و هست. در این شب آنچنانکه نقل است و در نوشته های پادشاهان هخامنشی آمده است: " او زاده می شود و دوباره هم به این دنیا باز خواهد گشت "  همانگونه که قبلا" هم گفته شد، او همان " ایـزد باسـتانی هندو ایرانی " می باشد.
آئین مــهر پـرستی " یا "  آئین مـهر "  که همواره بر پایه ی صلح و صفا ، عشق و محبت استوار بوده، در دوران پیش از آئین  زرتشت  شکل گرفته است. ایزد و آئینی که ادله کافی هم دارد، تمام مردم دنیا به او ایمان آوردند.
در آخرین و پایان  دوره عصر یخبندان که در بیست و دو هزار سال قبل روی داد، انسان های خردمند بر آن شدند تا به جائی از زمین که امروزه به آنجا  اورآسیا ( اروپا و آسیائی) نام نهاده اند، کوچ کرده و ساکن می شوند.
در یازده هزار سال قبل و درست زمانهائی که سرما تقریبا" سرتاسر زمین را فرا گرفته بود و زندگی داشت کم کم رو به تمام شدن می رفت؛ از تاریکی به یکباره از سقوط سنگی عظیم از آسمان و برخورد آن با یک سنگ دیگر که در دل یک غار افسانه ای قرار داشت، « مــیترا » بدنیا آمده و پا به این دنیا نهاد.
در روایات و متون کهن ایران باستان همچون " کوروش نامه Xenophon " که 4 قرن پیش از میلاد نوشته شده  بدین گونه تعریف شده است که " مـیــترا " پس از قربانی کردن گاو، خون آنرا برروی زمین می پاشد که با انجام آن رسـتاخـیز طبیعت در زندگی بشر پدید می آید.
شاید هم مقدس شدن گاو در نزد بعضی از قومیت های ملل سایر جهان مانند هندو ها و صد البته در فرهنگ آئینی ایرانیان باستان را در این رسم بتوان ریشه یابی کرده و نتیجه گرفت.
 


سپس با زدن تیری از چله ی کمان به صخره ؛ " چشمه جاوید "  بوجود آمد. این همان چشمه آب زندگانی می باشد که بارها نامش را در داستان های مختلف خود و سایر ملل شنیده و خوانده ایم.

اما چرا شب یلدا را غالبا" با خوردن تنقلات سپری می کنیم؟
مـیتـرا با به آخر رساندن وظیفه بزرگ خویش در پایان و انتهای شب پائیزی، با یاران خود دور هم می نشیند و به رسم یاد بود؛  شام می خورد. که این عمل در تاریخ به  شام آخر  معروف شد.
سپس او سوار بر ارابه ای با چهار اسب که به نشانی چهار عنصر اصلی آب، آتش، باد و خاک بوده بسوی خورشید عروج می نماید. که هنگام عروج نیز به یاران وفادار و پیروانش وعده بازگشت خود را  اعلام می دارد.
در تاریخ دسترسی به این ادعا قابل لمس می باشد . بطوری که در دوران داریوش بزرگ هخامنشی مـیتـرا ! خدای ایران باستان بود که آنرا  آئین مـهر پـرستی  نام نهاده بودند.  پس از حمله اسکندر مقدونی و فتح سرزمین های امپراطوری پارس توسط او حدود 330 سال پیش از میلاد مسیح ، ساختار اجتماعی پیشین ایرانیان از هم پاشیده شد. به طوری که همین امر را سبب شد تا آئین مـهر پـرستی و پـرستش مـیتـرا توسط نجیب زادگان مناطق مختلف سرزمین های غربی امپراطوری پارس؛ عاملی شود جهت گسترش " آئین مـهر" و "پرستش مـیتـرا " به سایر کشورها از جمله به سرزمین های مصر و امپراطوری روم ادامه یافته و طبیعتا" نیز بوسیله خود مردم هم موجب اشاعه آن گردد. در سال 57 پیش از میلاد مسیح، اکثریت مردم در امپراطوری روم و یونان و از جمله سرزمین آناتولی ؛ مـیتـرا را می پرستیدند تا چائیکه " مــیتــرائـیسم " را پدید آوردند.
پرستش مـیتـرا یا مـیتـرائیسم در طول سده های دوم و سوم پس از میلاد در تمامی نواحی تحت فرمانروائی روم در سرزمین اصلی اروپا ، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود. رومیان از این آئین با عنوان رازهای میتراس یا اسرار پارسیان یاد میکردند.
"شب یـلدا" یا همان "شب چله"  از دیر زمان، تا به امروز  با قدمت 7000 سال ؛ ریشه در تاریخ هم دارد که در سرتاسر اقلیم و سرزمین پهناور ایران  جشن گرفته می شود.
بلخ !  نخستین سرزمینی است که تاریخ را به دنیا و جهانیان هدیه داد. بطوریکه ثبت جهانی هم شده است، نخستین روز تاریخ از بلخ آغاز گشت و این آریائی ها بودند که در این مرز و بوم کهن و باستانی ساکن شده و می زیستند. کشاورزی اولین پیشه اغلب مردم این قوم ساکن در این اقلیم پهناور بوده و همواره تلاش می کردند تا به منظور بهبود صنعت کشاورزی خویش، گاه شمار روز و ماه و سال را خیلی خوب و کامل بدانند. از این رو بود تا به خوبی جشن های بسیاری را به مناسبت های مختلف در طول سال برگزار می کردند که از جمله این جشن ها که ریشه در آئین و کیش خود، بین اکثریت پارسی زبانان داشتند؛ جشن " شب یــلـدا " بوده و در سایر ممالک  جهان هم مرسوم شد. شب آخر فصل پائیز 30 آذر ماه جشن بر پا کرده و از آن شب به گونه های مختلف تجلیل می نمودند و از جمله آداب این سنت به شرح مندرج با اندک تفاوت هائی بشرح ذیل میباشد:
روشن کردن آتش
چیدن میوه های گوناگون
چیدن شیرینی های رنگارنگ
بعضا در مناطق و سایر کشورهای پارس زبان؛ رقص و پایکوبی
خواندن شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
تفالی به دیوان حافظ شیرازی
گذاشتن و تزئین درخت کاج و ...
مراسم را آغاز و تا دم دمای سحرگاهان نیز ادامه می یافت.

 


اما با شروع زمستان و انقلاب زمستانی ؛ خورشـید به سمت شمال شرقی بر می گردد که موجب افزایش طول روشنائی روز و کاهش تاریکی شب خواهد بود. در اندیشه و باورهای مردم باستان؛ این افزایش در طول روز را به عنوان زمان زایش یا تـولد دوباره خورشـید می دانستند که سیاهی و تاریکی شب و  پـلـیدی اهـریـمن را کنار میزند.
بنابراین در آخرین شب پائیزی که بلندترین شب سال هم می باشد؛ به مناسبت تولد خـورشـید جشن برپا می کنند و با افروختن آتش، گرد آن به رقص و پایکوبی می پردازند. شب یـلدا در فرهنگ ایرانی؛ بخصوص امروزه بهانه ای جهت دید و بازدید و صله ی رحم اقوام و دوستان و آشنایان بوده و می باشد. رسم است که به دلیل نام شب چـله ! چهل نوع خوراکی بایستی سلف شود. در گذشته قبل از اینکه برق اختراع شود، یکی دیگر از آداب در شب چله، استفاده از شمع برای ایجاد روشنائی بوده که در بین برخی از اقوام در دیگر مناطق و علیرغم داشتن برق، کمافی السابق پیرو حفظ سنت می باشند و در این شب سال، روشنائی مراسم را با روشن نمودن شمع سپری می کنند و این شب را شب میلاد مهـر و دوستی و محبت نیز می دانند .
ایرانیان باستان در آن دوران اعتقادشان براین بود که خورشـید در شب یـلدا شکست ناپذیر می شود. آریائی ها با دیدن اینکه برخی روزها طولانی و برخی شب ها از روزها طولانی تر است ؛ روز به معنی محبت و روشنی است که در حال مقابله و نبرد با شب و اهریمن است.
به همین دلیل است که طولانی ترین شب سال را به عنوان شب یلدا جشن گرفته و معتقد بودند که در این شب ! پس از جدال طولانی خورشید با اهریمن، خورشید و مهر پیروز می شود. در آئین و سنت زرتشت ؛ طولانی ترین و تاریک ترین شب سال را یک روز ناخوشآیند تلقی می کردند. از نوع انجام مراسم در این شب؛ به راحتی می توان فهمید که اعمال این روش ها در مراسم سنتی شب یـلـدا ! در اصل به منظور دور نمودن مردم از گزند و بلایای این شب ناخوشآیند است. به طوری که باورها و اعتقادشان بر این است که در این شب طولانی ! حداکثر قدرت های شیطانی و اهریمنی؛ خود نمائی کرده و به اوج و بلندای فکری خود می رسند.
پس از ورود اسلام به ایران بی کم و کاست، جشن شب چله که از 30 آذر ماه آغاز شده و تا طلوع آفتاب اولین روز زمستان که ایرانیان و سایر ملل در دنیا جشن می گیرند؛ براساس ادعای شرق شناسان و مورخان؛ که در کل نیز متفق القول بر این باور هستند که ایرانیان نزدیک به چندین هزاره است، شب یلدا را از غروب تا طلوع آفتاب صبح فردا که آغازین روز زمستان میباشد، را  دور هم جمع شده و تا طلوع خورشید اولین روز زمستان بیدار مانده و در کنار هم ! خود را با خوردن انواع تنقلات و شیرینی و خواندن شاهنامه با رو کردی هم به دیوان حافظ، تفال به دیوان او زده و تا سپیده دم بیدار می نشینند تا اندوه غیبت خورشـید و تاریکی و سردی روحیه آنان را مبادا تاریکی و نیروهای اهریمنی تضعیف کنند.
واژه یلدا در دوره ساسانیان که متمایل به بکارگیری خط ( الفبای راست به چپ ) سریانی شده بود، معنای زایش یا  زاد روز و یا تولد است که ریشه در  زبان سامی و فرهنگ آریائی دارد. همچنان در بسیاری از مناطق ایران، بخصوص در قسمت جنوب خاوری ایران !  بجای یلدا گفتن،  از واژه ی شب چـله استفاده می کنند.
پاکیزگی و رفع کدورت و صله رحم از دیگر سنت و آدابی است که اسلام هیچگونه مخالفت و مغایرتی هم با آن نداشته و ندارد از جمله عید نوروز ... در این ارتباط می توان به کتاب آثارالباقیه عن القرون ... ابوریحان بیرونی استناد نمود.
ما از آن تاریخ تا به امروز که قرن ها سپری شده است، این آئین با فلسفه ای متفاوت در جهان مسیحیت جشن گرفته میشود. بر عکس آنچه که در ظاهر بنظر میرسد، مسیحیت یکی  از دین های مهم ایران در دوره ساسانیان بوده است. مسیحیان در ارمنستان و میان رودان که در آن زمان آسورستان خوانده می شدند، بسیار پرجمعیت بودند و آئین های خود را با جدیت تمام نیز بجای می آوردند.
 

 زبان رسمی مسیحیان ایرانی سُریانی بود و بدین ترتیب می توان گمانه زد که یـلدا برای مسیحیان ایران ساسانی چیزی نبود جز همان تولد مسیح که امروزه کریسمس گفته میشود. بسیاری از بزرگان ایرانی از جمله ابوریحان بیرونی عید یلدا در مذهب رومی را همان تولد مسیح گزارش  نمودند.  یـلـدا در ایران نیز  نمی توانست تولد مـیتـرا باشد ...
 


با نگاهی دقیق به ادبیات باستانی ایرانیان ؛ پی میبریم که مـیتـرا هرگز با خورشید یکی نبوده است.
در اوستا مـیتـرا هیچگاه بجای خورشید بکار نرفته است. بگونه ای که مـیتـرا و خُـورشیـد دو فـرود جداگانه در یـشت ها به خود اختصاص داده اند به نام های " مـهر یـشت" و " خُورشـید یـشت" ...
 

این سنت یعنی استقلال خورشیـد از مـیتـرا تا زمان ساسانیان ادامه داشت ( با ورود مسیحیت و اسلام به ایران).
چنانکه در خرده اوستا دو نماز به نامهای " مـهر نـیایـش " و " خٌـورشـید نـیایـش " پرداخته شده است. همچنان با نگاه به روزها در گاهشمار ایرانی که تا پس از اسلام نیز رسمیت داشت؛ می بینیم که روز 11 به خٌـور یا همان خٌـورشید و روز 16 مـهر یا همان مـیتـرا پیش کش شده است. از اینرو برای ایرانیان زایش خورشید بود و نه مـیتـرا ... در قانون مسعودی و آثار الباقیه از روز اول دی با عنوان جشن خٌــور روز، روز خٌـورشـید یاد شده است.در این گاه شمار باستانی نیز هرگاه نام روز و نام ماه یکی می شده، جشن برابری روز و ماه برگزار می شده است. زرتشتیان ماه دی را از آنِ « اور مزد » می دانستند. از همین رو نخستین روز ماه دی که اور مزد روز نام دارد، با عنوان " جشن دیگان " نکو می داشتند.
با این حساب بایستی گفت که ایرانیان شامل زرتشتیان، مسیحیان و مزدکی آغاز زمستان را بیاد " اور مزد " ، مسیح یا خورشید جشن می گرفتند. پس از ورود اسلام به ایران اغلب مردم ایران زمین یـلـدا را با نام « شب چـلًه » می شناختند.
ایرانیان در گذر زمان پس از فراموش کردن فلسفه و جنبه های اسطوره ای و آئینی یـلدا ، آنرا به دلیل جمعی و علمی آن به شکل چشمگیری با جشن زمستانه همواره گرامی می داشتند.
( نه تنها این آئین مهر پرستی یا میترائیسم از بین نرفته است؛ بلکه در بسیاری ممالک دیگر با زایش چشم شیطان و کابالائی، فراماسونری هم پدیدار گشته و تا به امروز نیز ادامه دارد.  با نیات و اهداف پلید خود که سلطه بر بشریت و نابودی زمین می باشد)
تا آنجا که می دانیم از گذشته ها حتی کم دانش ترین قشر جامعه نزد ایران!  شب اول دی را بعنوان درازترین شب سال پاس داشته و جشن می گرفتند و سنت گردهم آمدن خانواده در یک جا را جشن می گیرند.
                                                                                                                                 با سپاس بیکران
                                                                                                                       منـصور  آنـاهــیده / آذر ماه 1400
                                                                                                                                 28 دسامبر 2021
 
 
 
 
 
 
۰
نام شما
آدرس ايميل شما

شرح کوتاه نخستین غزل از دیوان حافظ شیرازی (قسمت سوم و چهارم) به همراه تصویر و موسیقی ناز معشوق و نیاز حافظ (قسمت سوم) ناز ...
16- حق حفاظت از پاکی محیط زیست این حق جزو حقوق متقابل است و اگر یک نفر رعایت نکند همه مغبون می شوند. اساس ان بر رعایت قاعده طلایی ...
ادامه مصاحبه با مهندس علی اکبر معین فر