در دوره قاجار و حتی پس از آن، این هندوانه عزیزکرده و پُرزحمت برای همه مهیا نبود و نمونهاش اینکه در کتاب «خاطرات عینالسلطنه» که خودش از شاهزادگان قاجاری بود چنین آمده است:
«هوا پس از برف یکی دو شب سرد کرد... دیشب که شب چله بزرگ است، ایرانیها معمول دارند هندوانه بخورند، این تهیه را نداشتیم. اتفاقا... [یک نفر] محض گرفتن مبلغی پول و یک خروار غله یک دانه [هندوانه] آورد که ما فال فال کرده به همه چشاندیم تا معمول ترک نشده باشد [رسم معمول انجام شده باشد]».
نکته دیگر اینکه ایرانیها برای شب یلدا بنا به سنت باستانی، خرید نمیکردند و چنانکه «نصرالله حدادی» مورخ و تهرانشناس معاصر میگوید: «هیچ خوراکی از بازار خریداری نمیشد. معمولا همه را زنان خانواده در طول سال جمعآوری میکردند. در شب یلدا مهمانها نیز با خود خوراکی میآوردند، اما بیشتر میزبان تهیه شبچره [تنقلات شبنشینی] را بر عهده میگرفت... گردو، بادام، تخمه هندوانه، خربزه، مغز هسته زردآلو، کشمش، سنجد، کنجد، توت خشک و بذرک نیز از خوراکیهای روی کرسی بود».