ـ رحیم شیخ زاده متولد بهمن ماه ۱۳۲۸ در تبریز
ـ مطالعه درس های منطق، فلسفه و تفسیر و تدریس آن دروس در دوران قبل از انقلاب
ـ تحصیل دانشگاهی روانشناسی بالینی در دانشگاه علامه تا مقطع فوق لیسانس
ـ پژوهش در زمینه روانکاوی و انجام امور درمان
ـ پژوهش در رشته دانش هنر و نگارش کتاب و تدریس هنر در دانشکده فرهنگ و ارتباطات
ـ اجرای جلسات تفسیر موضوعی قران از سال ۱۳۵۶ تا کنون در جلسات مذهبی
ـ تدریس دروس روانشناسی، هنر و فلسفه و منطق در دانشکده فرهنگ و ارتباطات
ـ حوزه مطالعات و تحقیق: هنر، فلسفه، فلسفه سیاسی، روانشناسی و قرآن پژوهی
ـ ایشان تا کنون ۵ عنوان کتاب و تعدادی مقالات روانشناسی تربیتی در نشریات داشته اند.
تعداد ۲۰ جلد کتاب براساس روانشناسی خطبه همام نهج البلاغه درسال ۱۳۹۴ توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شده و تعداد ۹۰ جلد دیگر در دست چاپ دارند.
ـ در حال حاضر تعداد ۹ جلد کتاب فرهنگنامه موضوعی دانشمندان ۱۴ قرن جهان اسلام را در دست نگارش دارند.
کتاب های درحال آماده سازی وی عبارتند از:
۱ـ روانشناسی عناصر داستان
۲ـ روانشناسی و قران
۳ـ تجدد طلبان دینی سه قرن اخیر جهان اسلام
نظریه های ارائه شده به شرح ذیل:
۱ـ نظریه سطح مواج ادراک
۲ـ نظریه کارشکافی در سازماندهی نیرو
۳ـ ترکیب بندی روانشناختی رنگ
علاوه بر فعالیت های فوق، ایشان هم اکنون در زمینه درمان روانشناختی در کلینیک شخصی به ارائه خدمات اشتغال دارند.
آقای رحیم شیخ زاده از جمله اعضا هیآت امنا موسسه همیاران رشد نازی آباد و یکی از اعضا کمیته فرهنگی ـ اجتماعی موسسه می باشند.
با سلام و درود به مرد شهامت و هنر و دین استاد رحیم شیخ زاده و مردان اصیل نازی آباد و آرزوی گسترش مجموعه همیاران آن منطقه که اصالت آن با توضیحاتی که استادمان دادند روح آدم را به پرواز در میاورد.
خدا کند این بساط در مناطق دیگر هم پهن شود که فقط به اتول های گاوی شاخ بلند خود پز می دهند و ترافیک را بند می آورند. کاش همچون باشد که روحمان در منطقه مان کسل و پژمرده گشته و نازی آباد و مردان نازی آبادانی ام آرزوست ....
تهران که نزول اجلال نزولی کردم در منطقه نزدیک خیابان آذربایجان و هاشمی و شادمان خانه خریدیم با اینکه خانه جدا از همسایه است تا هشت همسایه هم صمیمی بودیم. آمدیم یوسف آباد با اینکه چند همسایه کلیمی داشتیم آپارتمانها مرکز درد دل خانمها بود و جلسه ها درد دل آقایان تا رسیدیم آنجا که از همه ساکنین هفت واحد با فرهنگ های ناجور و دل های جور تعهد گرفتند که کسی حق نداشته باشد آپارتمانش را بفروشد و این جمعیت را پریشان کند... قضای دوران کشید ما را به آپارتمان پنج همسایه در شهرک غرب و باورتان باشد که مادر خانه گریه می کرد که من قبلا همسایه ها داشتم ... یعنی منطقه بدون همسایه....