بعضی از حقوق پیامدها و الزاماتی دارند که به گسترش مفهومی اش می انجامد مثلا حق حریم خصوصی با ممنوعیت افترا و توهین و مصون بودن فرد در خانه و اتومبیل خود هم ارتباط پیدا می کند.
حریم خصوصی، احترام به تنوع فرهنگی، مذهبی، زبان و قومی شهروندان حق حریم خصوصی واستثنائاتش:
برخي مي گويند افشاگري ها نقض حقوق شهروندي افراد است. «يك استثناء درمورد كساني كه مسئوليت مي گيرند وجود دارد. يك سري از مسائل تا زماني كه فرد به مسئوليت نرسیده باشد جز حريم خصوصي اش شمرده مي شود اما وقتي به مسئوليت برسد ديگر اين مسائل جز حريم خصوصي اين افراد شمرده نمي شود و دامنه حريم خصوصي شان خيلي محدودتر از دیگر شهروندان می شود. در اخلاق و در آموزه های دينی غيبت کردن و در غیاب کسی عیب او را گفتن حرام است، شما حق نداريد پشت سر فردي حرف بزنيد و در غيابش سخن چيني كنيد ولي همین شخصی كه غيبتش حرام است وقتي در مسئوليتي قرار مي گيرد بخشی از همان حرف هايي كه پيش از اين برايش غيبت محسوب مي شد و حرام بود ديگر مشمول حرمت نخواهد بود زيرا تا وقتي كه اين فرد همه خصائص و کنش هایش و آثار آنها در حيطه شخصي خودش قرار دارد مساله فرق مي كند اما وقتي مسئوليت مي گيرد تصميمات، رفتارها و حتي اخلاقيات فردي اش مي تواند روي سرنوشت تك تك افراد اين كشور تاثيرگذار باشد. اين مساله كه در شریعت پذيرفته شده و اتفاقا در قوانين كشورهاي دموكراتيك هم پذيرفته شده است. مثلا در آمريكا وقتي شخصي براي رياست جمهوري كانديدا مي شود، مطبوعات و رادیو و تلویزیون ها تمام زواياي زندگي خصوصی آن فرد را از سالهاي دور جستجو و منتشر مي كنند. حتي مسائلي كه خود آن شخص فكرش را هم نمي كرد که يك روز انقدر مهم و اينگونه خبرساز شوند. اگر اين اتفاق در شرايط عادي برای همان شخص رخ دهد جرم تلقي مي شود اما هنگامی كه نامزد رياست جمهوري مي شود در واقع در معرض مسئوليتي قرار گرفته كه تمام اين ضعف ها مي تواند در عملكرد و سرنوشت مردم آن جامعه تاثيرگذار باشد و هیچکس بخاطر انتشار اطلاعات و ضعف های اخلاقی او تحت تعقیب قرار نمی گیرد. به عقيده من اگر براي كساني كه در مسئوليت هاي مهم قرار مي گيرند چنان حريمي را تعريف كنيم که بگوییم افشای حقوق های دریافتی شان دخالت در حریم خصوصی شان است در واقع حريم امني را براي رشد فساد تامين كرده ايم. نكته اينجاست كه اتفاقا يكي از دلايل وجود فساد گسترده در كشور ما همين عدم نظارت و ايجاد حريم هاي امن است. ساخت قدرت بايد كاملا شيشه اي باشد»( کتاب شهروندی و شهربندی، ص34-36)
حقوق شهروندی انضمامی
(مصادیقی از همپوشانی اخلاق و حقوق شهروندی)
1- حق تقدم: یکی از مصادیق حق شهروندی حق تقدم است. حق تقدم به اشکال مختلف در نظام های حقوقی و اخلاقی و مذهبی مورد توجه قرار گرفته اند. در صف خرید و نماز و رانندگی و غیره این بحث مطرح است. ما در اینجا به صورت شناسنامه داری آن را در ردیف حقوق شهروندی می آوریم. درسال های پیش از انقلاب در تمام اتوبوس های شرکت واحد تابلویی فلزی نصب شده بود که روی آن نوشته بود«حق تقدم با بانوان است». این تابلو بیانگر این بود که در صورت کم بودن صندلی اگر امر دایر بر این باشد که از میان زنان و مردان چه کسی حق دارد از صندلی استفاده کند و چه کسی باید بایستد اخلاق مدنی و شهروندی حکم می کند که بانوان در نشستن حق تقدم دارند. این حق تقدم سلسله مراتبی دارد و سالخوردگان اعم از زن و مرد بر جوانان و بیماران بر سالمان حق تقدم دارند. در رساله های عملیه نیزمی خوانیم که در صف نماز جماعت اگر کسی زودتر به جماعت رسیده ، حتی با گذاشتن یک نشانه مانند مهر یا سجاده بر دیگران حق تقدم می یابد.
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ استفتایی که در سایت وی منتشر شده در باب عقلایی و شرعی بودن رعایت نوبت گفته است:
س:آیا مراعات نوبت در امورى که طبق نوبت به کار افراد رسیدگى مى شود، یک حقّ عقلایى و شرعى است و تخلّف از آن حرام است؟
ج: در حال حاضر که بسیارى از کارها در اجتماع به صورت صف و قرار گرفتن در نوبت انجام مى شود این امر، یک حقّ عقلایى محسوب مى گردد، یا به تعبیر دیگر از بین بردن آن نوعى ظلم به حساب مى آید و مشمول ادلّه حرمت ظلم و تعدّى بر حقوق مردم است (مى دانیم در همه جا احکام از شرع گرفته مى شود و موضوعات از عرف، جز در موضوعات مخترعه) آرى در مواردى که در عرف عقلا استثنا مى شود، مثل یک بیمار اورژانسى در مطّب دکتر و مانند آن، اشکالى ندارد. ( کتاب شهروندی و شهربندی، ص37-38)