تاریخ انتشاريکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۲
کد مطلب : ۳۱۵

 حق امنيت در زندگي شخصي

حق مصونيت منتقدين از تعرض

كليه افراد يك جامعه حق مصونيت از تعرض را دارند; به ويژه فردي كه اظهارنظر و انتقاد مي‎كند بيشتر در معرض سوءظن حاكميت قرار مي‎گيرد; و بايد جان، مال، آبرو و ساير شئون او از مصونيت برخوردار باشد.
حضرت امير(ع) فرمودند: "من كسي را با اتهام و ظن و گمان بازداشت و مؤاخذه نمي كنم ." (1) آن حضرت حقوق مالي خوارج را تا زماني كه خون بي گناهان را نريختند قطع نكردند، و هنگامي كه بعضي از لشگريان معاويه در جنگ صفين توسط ياران حضرت مورد سب قرار گرفتند، آن حضرت با ناراحتي فرمودند: "من دشنام دادن و سب شما آنان را خوش ندارم، ولي اگر شما به جاي اين كار اعمال زشت و حالات آنان را بيان مي‎كرديد به حق نزديكتر و عذر شما پذيرفته تر بود; و به جاي دشنام و سب مي‎گفتيد: خدايا خون ما و آنان را حفظ كن و بين ما و آنان را اصلاح فرما و آنان را هدايت كن تا افراد نادان حق را بشناسند." (2)
همچنين از امام باقر(ع) نقل است كه فرمودند: "همانا علي (ع) به هيچ يك از كساني كه با او جنگيدند نسبت شرك و نفاق نمي داد، ولكن مي‎گفت : اينان برادران ما هستند كه بر ما يورش برده اند." (3)
وقتي حضرت امير(ع) نسبت به افراد محارب كه با او مي‎جنگيدند چنين برخورد مي‎نمود و حيثيت و آبروي آنان را حفظ مي‎كرد، بديهي است نسبت به ساير مخالفان سياسي خود كه با او وارد جنگ نشده بودند چگونه برخورد مي‎نمود.
تاريخ گواهي مي‎دهد كه در زمان حاكميت پيامبراكرم (ص) و امام علي (ع) هيچ كس به عنوان مخالف سياسي بازداشت و محاكمه سياسي نشد.

[1] "اني لاآخذ علي التهمة و لااعاقب علي الظن"; الغارات، ج 1، ص 371; بحارالانوا
[2] "اني اكره لكم أن تكونوا سبابين و لكنكم لو وصفتم اعمالهم و ذكرتم حالهم كان أصوب في القول و أبلغ في العذر و قلتم مكان سبكم اياهم : اللهم احقن دمائنا و دمائهم و أصلح ذات بيننا و بينهم و اهدهم من ضلالتهم حتي يعرف الحق من جهله"; نهج البلاغه صبحي صالح، خطبه 206.
[3] "ان عليا7 لم يكن ينسب احدا من اهل حربه الي الشرك و لا الي النفاق، و لكنه كان يقول : هم اخواننا بغوا علينا"; وسائل الشيعة، كتاب الجهاد، باب 26 از ابواب جهاد العدو، حديث 10.
 
 حق امنيت در زندگي شخصي

هر كس در زندگي شخصي خود حق دارد احساس امنيت نمايد، و نبايد از جهت آبرو و اسرار شخصي مانند مكاتبات و مكالمات تلفني و مانند آن احساس ناامني نمايد. در قرآن كريم صريحا از تجسس نسبت به افراد نهي شده است .(1)
و بر حسب روايتي پيامبراكرم (ص) فرمودند: "بالاتر از حرمت ربا تعرض به آبروي يك مسلمان است ." (2) همچنين آن حضرت فرمودند: "همانا خون، مال و آبروي شما بين شما محترم
است، همچون احترام اين روز در اين ماه و در اين بلد." و بعد فرمودند: "كساني كه حاضرند اين مطلب را به افراد غايب برسانند." (3)
و از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده است كه فرمودند: "بدترين مردم كسي است كه از لغزشها گذشت نمي كند و عيب مردم را نمي پوشاند." (4) و همچنين فرمودند: "هر كس از اسرار ديگران كاوش كند خداوند اسرار او را فاش مي‎نمايد." (5)
و امام صادق (ع) فرمودند: "سه دسته در روز قيامت عذاب خواهند شد: ... و كسي كه به سخنان مردم گوش مي‎دهد در صورتي كه آنان راضي نيستند، در روز قيامت در گوشهاي او سرب ريخته مي‎شود." (6)


[1] (و لا تجسسوا...); حجرات (49): 12.
[2] "ان أربي الربا عرض الرجل المسلم"; كنزالفوائد، حديث 9754.
[3] "فان دمائكم و اموالكم و اعراضكم بينكم حرام كحرمة يومكم هذا في شهركم هذا في بلدكم هذا ليبلغ الشاهد الغائب"; صحيح بخاري، باب 9 از ابواب كتاب العلم، ج 1، ص 24.
[4] "شرالناس من لايعفو عن الزلة و لايستر العورة"; الغرر و الدرر، حديث 5735.
[5] "من بحث عن اسرار غيره اظهر الله اسراره"; الغرر و الدرر، حديث 8802.
[6] تفسير نورالثقلين، ذيل آيه 11 سوره حجرات، ج 5، ص 93، حديث 65; كتاب الخصال، باب الثلاثة، ص 108، شماره 76.
 
 
حق پرده پوشي بر عيوب و اسرار مردم

اين حق نسبت به حاكميت چون داراي قدرت است دو چندان خواهد شد. امام علي (ع) در نامه معروف خود به مالك اشتر از او مي‎خواهد كه مسئولين حكومتي را از ميان افرادي گزينش نمايد كه هيچ گاه درصدد كشف عيوب پنهاني مردم و افشاي آن نباشند، و مي‎فرمايد: "تنها خداوند است كه در رابطه با لغزشهاي پنهاني مردم حكم مي‎كند." (1)
بنابراين حاكميت وظيفه دارد عيوب افراد - اعم از موافق و مخالف سياسي - را كه نمايان نيست، ظاهر نسازد و افشا نكند.
همچنين در نامه حضرت امير(ع) به مالك اشتر آمده است : "همانا در بعضي از مردم بسا عيوبي هست كه حاكم براي پوشاندن آنها سزاوارتر است، پس مبادا آنها را ظاهر سازي ; آنچه بر تو است پاك كردن عيبهاي نمايان است . حكم عيوبي كه ظاهر نيستند با خداست، تو تا مي‎تواني آنها را بپوشان ." (2)
علاوه بر اين مقتضاي اصل اولي و قاعده آن است كه هيچ كس بر ديگري ولايت و سلطه ندارد، در حالي كه زير نظر گرفتن امور پنهاني و


[1] نهج البلاغه صبحي صالح و عبده، نامه 53.
[2] "فان في الناس عيوبا، الوالي أحق من سترها، فلا تكشفن عما غاب عنك منها، فانما عليك تطهير ما ظهر لك والله يحكم علي ما غاب عنك، فاستر العورة ما استطعت"; نهج البلاغه صبحي صالح و عبده، نامه 53.
 
 
كنكاش و اطلاع از آنها و يا افشاي آن نوعي تعرض و دخالت درباره ديگران است . علاوه بر آن به واسطه تجسس اسرار مردم، امنيت و آسايش خاطر از آنان سلب خواهد شد.از اين رو اطلاع از اسرار آنها حرمت شرعي و عقلي دارد.
بر همين اساس مي‎توان هرگونه تفتيش عقايد افراد جامعه را كه نوعي دخالت و تعرض در داخل و باطن آنان است حرام دانست .
 
۰
نام شما
آدرس ايميل شما

شرح کوتاه نخستین غزل از دیوان حافظ شیرازی (قسمت سوم و چهارم) به همراه تصویر و موسیقی ناز معشوق و نیاز حافظ (قسمت سوم) ناز ...
16- حق حفاظت از پاکی محیط زیست این حق جزو حقوق متقابل است و اگر یک نفر رعایت نکند همه مغبون می شوند. اساس ان بر رعایت قاعده طلایی ...
ادامه مصاحبه با مهندس علی اکبر معین فر