حق مصونيت منتقدين از تعرض
كليه افراد يك جامعه حق مصونيت از تعرض را دارند; به ويژه فردي كه اظهارنظر و انتقاد ميكند بيشتر در معرض سوءظن حاكميت قرار ميگيرد; و بايد جان، مال، آبرو و ساير شئون او از مصونيت برخوردار باشد.
حضرت امير(ع) فرمودند: "من كسي را با اتهام و ظن و گمان بازداشت و مؤاخذه نمي كنم ." (1) آن حضرت حقوق مالي ...
حق اطلاع و نظارت بر عملكرد حاكميت
از جمله حقوق مردم حق اطلاع از تمامي عملكرد قواي حاكمه، اعم از قراردادهاي منعقده و امور مربوط به سياست هاي داخلي و خارجي است . حكومت نبايد مردم و نمايندگان آنان را نامحرم شمرده و نسبت به امور فوق پرده پوشي نمايد، مگر اسرار نظامي كه افشاي آن به مصلحت عمومي نيست .
امام علي (ع) در اين باره ميفرمايد: "آگاه ...
قدرت و سوء استفاده از حق
در حاكميت هاي غيرمعصومين بر فرض به دست آوردن حق حاكميت از طريق مشروع، هميشه امكان سوءاستفاده از چنين حقي وجود دارد; براي جلوگيري از چنين سوءاستفاده اي دو راه متصور است : يكي از درون و ديگري از برون .
راه دروني عبارت است از شرايط و صفاتي كه براي دارندگان اهرمهاي قدرت مقرر و معين ميشود; مانند: داشتن تقوا، تعهد، ...
منشاء اين حق، حق كمال يابي و عدالت خواهي است كه بالفطرة در نهاد انسانها وجود دارد. اين حق از حقوقي است كه ثابت ميباشد و با اختلاف زمان و مكان و مناطق ثابت خواهد بود; ولي نوع آن ممكن است به حسب اختلاف زمان و مكان اختلاف داشته باشد. ادله اي كه دلالت ميكند بر حرمت تحمل ظلم و سكوت در برابر آن و لزوم مبارزه با ظالم، و عموم ادله نهي از منكر ...
حق كسب و كار و انتخاب مسكن
داشتن شغل مناسب و مشروع حق هر انسان است، و همه در انتخاب شغل خود آزادند; دولت و مسئولان جامعه نيز موظف اند زمينه اشتغال كساني را كه قادر به كار هستند فراهم نمايند.
هر انساني بر حسب فطرت و شرع مقدس حق انتخاب مكان براي سكونت يا اشتغال و يا اقامت در داخل يا خارج كشورش را دارد; همچنين حق دارد بدون فريب و احتكار و زيان رساندن ...
حق حيات مادي و معنوي
انسان - در بين موجودات زنده - دوگونه حيات دارد; مادي و معنوي . حيات مادي او از جهاتي شبيه ساير موجودات زنده ميباشد و ناشي از رسيدن هوا و غذاي لازم به بدن او ميباشد.
حيات معنوي او دو نوع است :
1 - حيات معنوي مربوط به زندگي دنيا، كه آن عبارت است از
شخصيت اجتماعي هر فردي . بديهي است هر انساني ...
حق هر انسان بر خودش اين است كه :
خود را از هر خطر و ضرر مادي يا معنوي حفظ كند; بنابراين حق ندارد اقدام به خودكشي و يا اضرار به نفس نمايد. خداوند در قرآن كريم در موارد متعددي از انتحار و خودكشي نهي كرده است ; چنان كه ميفرمايد: "خودتان را مكشيد; (زيرا) خداوند همواره با شما مهربان است ." (1) و نيز ميفرمايد:
(و ...
دو نمونه ديگر از حقوق خداوند
در اين رابطه حضرت امير(ع) در نهج البلاغه به دو حق مهم خداوند اشاره كرده و فرموده اند: "از جمله حقوق واجب خداوند بر بندگانش نصيحت و خيرخواهي آنان در حد توانشان نسبت به يكديگر، و تعاون و همكاري بر اقامه حق در جامعه ميباشد. و هيچ كس - هرچند در داشتن حقيقت و دينداري داراي منزلتي بزرگ و فضيلت و امتياز ...
تزاحم حقوق
در مقام اجرا و احقاق حقوق گاه بين حق فرد و حق جامعه يا حق اقل و حق اكثر تزاحم به وجود ميآيد. سيره و شيوه عقلا و حكم عقل براي مراعات عدل در اين گونه موارد بر اين است كه حق جمع بر حق فرد ترجيح داده شود. در حقيقت در موارد تزاحم بايد گفت براي فرد يا اقل در مقابل حق جمع و اكثر به حسب ظاهر و نظر سطحي حقي باقي نمي ماند; ولي در مقام ...
عقل جمعي اگر آگاهانه و از روي بصيرت و با توجه به مصالح و مفاسد و شناخت انسان و هدف از خلقت او و نيز رابطه انسان با جهان آفرينش و آفريننده او تحقق يابد، ميتواند منشاء حقوق قرار گيرد
پيش از اين گفته شد در بحث حقوق، حق به معناي اعتباري(در مقابل معناي حقيقي) مطرح است، يعني آنچه بايد باشد. بديهي است اين بايدها از رابطه تنگاتنگ و ضروري بين اهداف از پيش تعيين شده نظام آفرينش و حيات و زندگي انساني از يك سو، و آنچه انسان را به آن اهداف نزديك ميكند يا ميرساند از سوي ديگر انتزاع ميگردد. بنابراين براي تعيين منشاء ...